۱۳۹۲ اسفند ۹, جمعه

هر هفت ساعت و نيم يك اعدام در ايران

در هر هفت ساعت و نيم يك نفر در ايران اعدام ميشود، امار اعدام ها در سال جارى تا اكنون نسبت به سال قبل دوبرابر شده است براستى دست اورد انتخاب دولت تدبير و اميد چه بوده است ؟ گروهى در چنين مواردى بر اين باورند كه دولت و رييس جمهور اختيار و وظيفه اى در اين خصوص ندارد، سوالى كه مطرح مى شود اين است كه پس رييس جمهور و دولت در واقع چه وظيفه اى دارند، فقط در دوره تبليغات انتخاباتى است كه قول پيگيرى مطالبات داده مى شود، قرار بود چه چيزى تغيير كند اگر دولت و رييس جمهور در كشور ما قدرتى ندارد پس چه تفاوتى بين احمدى نژاد و روحانى است؟


۱۳۹۲ اسفند ۵, دوشنبه

دوازده و نيم سال حبس براى چهار شهروند بهايى ساكن مشهد

حکم چهار شهروند بهایی ساکن مشهد از سوی شعبه ۲۰ دادگاه تجدید نظر خراسان رضوی اعلام شد.


بنا به رای صادره، حکم بدوی دو خواهر بهایی به نام های نیکا و نوا خلوصی عینا” تایید شد. طبق حکم بدوی، نیکا خلوصی به شش سال حبس تعزیری و نوا خلوصی به چهار سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده بودند.


همچنین طبق رای صادره، حکم بدوی “ادیب شعاعی” از یک سال و نیم حبس تعزیری به شش ماه حبس و حکم بدوی “مهسا مهدوی” از ۸ ماه حبس تعزیری به سه ماه و یک روز حبس تعزیری تقلیل پیدا کرد.


 قابل ذکر است حکم اولیه شهروندان بهایی مذکور در شعبه سه دادگاه انقلاب مشهد به رياست قاضي سلطانى بر اساس اتهامات “تبلیغ علیه نظام” و “عضویت در تشکیلات غیر قانونی بهایی” صادر شده است.

.

۱۳۹۲ بهمن ۲۲, سه‌شنبه

مصداق بارز " ميزان راى ملت است" چيزى جز راى اكثريت به مهندس موسوى است

دست نوشته 
    
دليل كينه توزى شما نسبت به عزيزان در حصر كاملا واضح و شفاف است چراكه تمامى احساس خطر و هشدارهاى مير ما، خيلى زود بر همگان متجلى شد و دست شما و حاميان به اصطلاح اصولگرا و فرزند خلف تان براى ملت رو شد
محمد نبى حبيبى در نشست دبيران حزب موتلفه با تاكيد بر اظهارات پيشين خود در خصوص وقايع سال ٨٨ و در خصوص بيانيه مجمع روحانيون مبارز مبنى بر رفع حصر و ايجاد فضاى همدلى گفت : واقعيت اين است برخي از اعضاي مجمع در فتنه سال 88 آتش بيار معركه بودند و به این گفته امام (ره) كه فرمودند "ميزان راي ملت است " وفادار نماندند. آنها حماسه بي نظير مردم در پاي صندوقها را به سخره گرفتند و راي ملت را برنتافتند و بنا را بر آشوب و فتنه نهادند و حاضر نيستند در پيشگاه ملت ايران و رهبري مظلوم انقلاب اعتراف به خطاهاي خود كنند
اقاى حبيبى مصداق بارز "ميزان راى ملت است " آيا چيزى جز خواست مردم و راى اكثريت به مهندس موسوى است ؟ اعتراف كردن در مقابل رهبر مظلوم انقلاب! معيار مظلوميت از ديدگاه شما چيست؟ مظلوم يا مظلوم نمايى 
تاكى قرار است به تهمت زدن هاى خود ادامه دهيد از فتنه گرانى نام مى بريد كه با اسلحه و كلت كمرى براى آشوب و كودتا به خيابان آمده بودند تا دست آوردهاى انقلاب را پايمال كنند! اسناد و مدارك در خصوص تير اندازى بسيج و سپاه در وقايع ٨٨ به اندازه كافى و موجود است اين حنا ديگر رنگى ندارد 
اما براستى دست آوردهاى انقلاب شما چيست كه با تعصب از پايمال شدن آن صحبت مى كنيد، براستى دستاورد هاى انقلاب چيزى جز فقر و فحشا و بدبختى روز افزون براى ملت ايران است، كدام ويرانه را در طول٣٥ سال كه از انقلاب مى گذرد آباد كرديد كه اينگونه به آن فخر مى ورزيد، دستاورد اين انقلاب چيزى جز به تاراج بردن سرمايه هاى اين ملت توسط شما و حاميان به اصطلاح اصولگرا است،
براستى چه كسانى راى اين ملت را به سخره گرفتند ؟ مرتضوى ها و احمدى نژادها و لاريجانى ها و،،، اگر نبودند پس پيدا كن پرتقال فروش را
براى كدامين خطا بايد توبه كنيم؟ براى دفاع از حق تجمع يا براى حق مشروع انتقاد يا دفاع از آزادى بيان يا دفاع از خون هاى به ناحق ريخته عزيزانمان، رهبرى جور و ستم را مظلوم و مصداق بارز عاشورا و حسينى و مارا اموى و لشكريان ابن زياد مى دانيد! دليل كينه توزى شما نسبت به عزيزان در حصر كاملا واضح و شفاف است چراكه تمامى احساس خطر و هشدارهاى مير ما، خيلى زود بر همگان متجلى شد و دست شما و حاميان به اصطلاح اصولگرا و فرزند خلف تان براى ملت رو شد- اختلاص هاى چندين ميلياردى، رشوه به مقامات عالى رتبه نظام و متاسفانه وكلاى ملت كه بايد مدافعان حقوق ملت باشند در خانه ملت به آنها خيانت كردندهرچه از طول دولت تدبير و اميد مى گذرد اسناد و مدارك بيشترى از فساد مالى در دولت اصولگرا و حاميان مطبوع ايشان منتشر مى شود، براستى با چه رويى هنوز هم در كوچه و خيابان چشم به مردمى مى دوزيد كه قرار بود دولت رجايى خدمتگزارشان باشد؟ 
سالهاست سرمايه هاى اين ملت مظلوم را به جيب گروه هاى تروريستى همچون حزب الله و حاميان اسد و نصرالله و حماس واريز مى كنيد، نيروهاى قدس و بدر در سوريه در حال دفاع از كدام ناموس هستند ؟ ناموس اموى! براستى آنچه امروز در سوريه اتفاق افتاده است نتيجه حمايت احمدى نژاديون و به اصطلاح اصولگرايان كج فهمى است كه سرمايه هاى اين ملت را به جيب جانى ديوانه اى مانند اسد ريختند
از ديدگاه شما مردم حساس كدام گروه هستند؟ آن قشرى كه بواسطه حضور در راهپيمايى كارت هديه و پاداش دريافت مى كند، تنها و تنها با داشتن مدرك ديپلم به پست مديريتى منصوب مى شوند، يك ميليون سيصد هزار تومان بابت ايثارگرى دريافت ميكند و،،، از سوى ديگر اين مردم به كدام حركت حساس شده اند ! منظور شما از مردم چه كسانى هستند؟ آن دسته از كه ٨ سال با بدبختى خون جگر خوردند و در دل هزار يك بدوبيراه را نصيب خويش كردند كه اى كاش پايشان قلم ميشد و تكيه بر دهر بى ثبات وعده هاى بهشت زهرا نمى دادند
ميزان راى كدام گروه از مردم است ؟ همان پرستارهايى كه در بيمارستان ها سالهاست پيمانى كار مى كنند و هنوز استخدام نشده اند و تنها به عنوان كارگر لاندرى ( رخت شور خانه ) با آنها قرار بسته شده است و وقتى بعد ١٥ سال كار كردن جوياى دليل عدم استخدام رسمى خود ميشوند دليل حراستى عنوان مى شود، 
تاريخ معلم بزرگى است و براستى دور فلكى يكسره بر محور عدل است و شرمسارى از آن شماست، اميد بذر هويت ماست   
 

۱۳۹۲ بهمن ۲۰, یکشنبه

همراه شو عزيز


همراه شو عزیز، همراه شو عزیز 

تنها نمان به درد، کاین درد مشترک 

هرگز جدا جدا، درمان نمی شود 


دشوار زندگی، هرگز برای ما 

دشوار زندگی، هرگز برای ما 

بی رزم مشترک، آسان نمی شود 


تنها نمان به درد، همراه شو عزیز 

همرا شو، همراه شو 

همراه شو عزیز 

همراه شو عزیز 

تنها نمان به درد، کاین درد مشترک 

هرگز جدا جدا، درمان نمی شود


دشوار زندگی، هرگز برای ما 

دشوار زندگی، هرگز برای ما 

بی رزم مشترک، آسان نمی شود 


http://www.youtube.com/watch?feature=player_detailpage&v=-LIrlSMPZv8

تا آزادى ،،،،،

۱۳۹۲ بهمن ۱۵, سه‌شنبه

براى شما كه همچون سرو استوار ايستاده ايد

در آستانه چهارمين سال حصر بزرگ مرد و استوار بانو و شيخى همچون سرو

هزار و هشتاد و دو روز كذشت و همچنان همچون سرو استوار ايستاده ايد، در كودكى و دوران نوجوانى هرگاه صحبت از واژه هايى مانند سرو و صبر و استقامت را ميشنيدم هـميشه بدنبال همانند سازى براى درك بهتر آن بودم، سالها گذشت در زمان ترور سعيد حجاريان بخوبى معناى همبستگى را در تجمع و برگزارى دعاى توسل و زيارت عاشورا در خيابان دانشگاه و ميدان تقى آباد و مسجد دانشگاه علوم پزشكى كه در جوار درب ورودى بيمارستان قائم مشهد بود ديدم در اون زمان سوالات زيادى برايم پيش آمد براى نوجوانى كه هر روز صبح بجاى خريد چاشت و خواركى مدرسه، روزنامه سلام و صبح امروز و ،،، را ميخريد و با اشتياق ته كيف مدرسه پنهان مى كرد و تمام طول روز سر كلاس منتظر زنگ آخر ميشد تا زودتر به خانه برسه و بدور از چشم بقيه با شور و شوق نوجوانى صفحات روزنامه را بخونه، اون دوره خيلى چيز زيادى از سياست نمى دونستم اما چون در خونواده و فاميلى سياسى با گرايش هاى سياسى بزرگ شده بودم و از كودكى وقتى خاله و دايى فاميل به دور هم جمع ميشدن نقل مجلس بحث هاى سياسى و اوضاع روز بو، خب شايد احساس ميكردم زودتر بزگتر شدم و البته شور و شوق خاصى هم داشت
بگذريم سالها گذشت هميشه اين سوال برايم بدون جواب ماند -'چرا هميشه ما لحظه آخر دست در دست هم ميگذاريم و بعد از وقوع واقعه اى تلخ همبستگى پيدا ميكنيم و بعد از مدتى بكلى از ياد و خاطرمان محو ميشود؟
سال ٨٨ دوباره شاهد رويداد هايى بودم كه بعد از مدتى دوباره اين سوال ذهنم را درگير خودش كرد چرا؟
روزها و گذشت و گذشت هنوز آخرين نكاه ندا و در خون غلتيدن اش جلوى چشمم هست، بخوبى بياد دارم كه ،چطور مير و شيخ ما نگران آينده و سرنوشت ملت و كشور بودند و بياد دارم لحظه اى را كه براى آخرين بار از نگرانى فردايى تيره و تار با ما سخن گفتند، مير حسين و شيخ عزيز شما همچون خورشيد گرمايى دوباره به جان ملتى خسته از دروغ و فريب و استبداد داديد و با صداقتتان بار ديگر نهال خشكيده اميد در وجودمان جوانه زد،
از عدالت و اميد و فردايى بهتر با ما سخن گفتيد، واژه هايى كه هربار برزبان آوردىد با آنچه ديگران هربار بر زبان جارى مى كردند كاملا متفاوت بود، هرگز رنجى كه شما عزيزان هر روز آنرا متحمل ميشويد را نه من نه هر انسان ديگرى درك نخواهد كرد 
استقامت و استوارى شما درس بزرگى است كه ما آموختيد،اكنون بخوبى درك ميكنم كه چرا كاخ نشينان حتى از در حصر بودن شما بزرگان نيز واهمه دارند
بزرگ مرد ميرحسين و بانو رهنورد و شيخ كروبى بزرگ و تمامى دوستان عزيز در بندم كه حتى بسيارى از شما را بخوبى نمى شناسم، اين روزها شما عزيزان برغم سخت ترين شرايط همچنان استوار ايستاده ايد، اما ما ياران با وفايى نبوديم آنچنان در طول اين چهار سال، استبداد بر پيكره ى نهال تازه جوانه زده تازيانه زد كه بسيارى از ما را واداشت اميد را در پستوى خانه ها پنهان كنيم، با تمام رنج ها و نگرانى هايى كه از وضعيت و سرنوشت عزيزان دربند مان داشتيم به فردايى بهتر چشم دوختيم 
من معتقدم زنجيره ى سبز همبستگى ما مستحكم تر شده ولى اندكى دستهايمان بواسطه دورى از شما و يارانمان سرد شده است
  اى كلاغ هاى سياه بدانيد زنجيره سبز اميد همچنان مانند گذشته از سروهاى سبز ما حراست ميكند و آگاه باشيد سروهاى سبز همچنان استوار ايستاده اند
مير حسين موسوى و بانو رهنورد و شيخ مهدى كروبى به رغم رنج هاى فراوانى كه در طول ١٠٨٢ روز حصر بر پيكر خود متحمل شدند هر لحظه به ما ياد آوارى ميكنند كه حق و عدالت و رسيدن به آزادى نيازمند استوارى و همبستگى مداوم و پافشارى بر اهداف است، استبداد ولايى در طول هشت سال انچنان بر پيكر اين ملت ضربه زد و سرمايه هاى ما را به تاراج برد كه نتيجه اى جز سردرگمى و اندكى نااميدى را بهمراه نداشت، امروز استبداد ولايى در آستانه چهارمين سال حصر عزيزان در بندمان زيركانه به ما چشم دوخته است، ياران سبز نگذاريد حكايت اهل كوفه تكرار شود، تاريخ معلمى بزرگ است بخوبى به مامى آموزد هركجا سست شويم و دست هاى يكديگر را رها كنيم، استبداد داس و تيشه خود را در دست گرفته و كمر به قطع درخت هاى سرو آزادى خواهى مى بندد، هر زمان تعلل كرديم و از مسير آزادى خواهى منحرف شديم سرمايه هاى يك عمر حق طلبى و تلاش هايمان براى رسيدن به منزل آزادى به يغما رفت و نيز نيك ترين همراهانمان به اسارت گرفته شدند و سرانجام اين تعلل نتيجه اى جز عقب گرد را براى ما بهمراه نداشت
دوستان و همراهان به ياد داريد روزى كه ندا در آخرين لحظه با نگاهش به ما چه پيغامى داد ؟
آيا رنج هاى مادر سالخورده ستار را بياد داريد ؟ ناله هاى مادر سهراب را چطور؟ نگاه سرد و قلب آكنده از درد پيمان رابياد داريد ؟ ببينم چند درصد از ما خود را جاى پيمان گذاشتيم و لحظه اى به حال روز اش فكر كرديم، چه بر سر ما آمده كه اينگونه  اين موارد را فراموش كرديم و بسادگى پس از مدتى از تب و تاب آن افتاديم ؟ 
به ياد داريد استبداد ولايى چگونه بهترين دوستان و ياران عزيزمان را در عاشورا يك به يك پرپر كرد؟ آرى وقت ان رسيده كه به خودمان بياييم و بجاى گوشه نشينى و زانوى غم بغل كردن ، دست در دست هم بنهيم و استوارتر از گذشته فرياد ازادى عزيزانمان را سر دهيم، وقت آن رسيده به استبداد ولايى ثابت كنيم هنوز هم زنجيره ى سبز اميد از سروهاى سبزمان با تمام وجود حمايت ميكند