۱۳۹۲ دی ۵, پنجشنبه

رييس قوه قضاييه جنايات كهريزك و سال ٨٨ را ظالمانه نمى داند

دست نوشته

صادق املى لاريجانى در اظهار نظر جديد خود مبنى بر وقايع ٨٨ ، جناياتى كه از سوى نيروهاى فشار در خيابان ها و كهريزك رويداده است را ظالمانه نمى داند و معتقد است ظلمى اگر واقع شده از سوى رهبران جنبش سبز و معترضان بوده است

اينگونه اظهار نظرها همزمان با سالروز جنايت حكومت در عاشوراى ٨٨ از يكسو و رونمايى از دايره المعارف فتنه ٨٨ و افزايش خفقان در جامعه نشان از تحركات جديدى در پشت پرده و بيت رهبرى دارد

چرا در شرايط كنونى كشور كه دولتى برخواسته از راى مردم و بدنبال ايجاد ارامش بر جامعه و كشور است مدام با سنگ امدازى نيروهاى حكومتى روبرو ميشود ؟ چرا موج جديدى از فشار بر كنشگران سياسى و عقيدتى براه افتاده است همچنين پالس هايى از محاكمه رهبران جنبش سبز به گوش ميرسد؟ اين موارد خيلى جاى شك ترديد ندارد اما اين سوال را مطرح ميكند كه چرا اين موارد در شرايطى كه كشور نياز به ارامش دارد ايجاد ميشود

برغم انكه برخى بر اين باور بودند كه رهبرى بعد از پيشرفت در مذاكرات هسته اى به گونه اى با دولت تدبير و اميد و حسن روحانى همراه شده و چراغ سبزى به سياست هاى وى نشان داده است اما اين خوش خيالى بيش نبود و پس از گذشت چند روز از مذاكرات هسته اى حقيقت و واقعيت از پشت ابر نمايان شد و بار ديگر نشان داد رهبر ايران هركجا پاى منافع حكومتى به ميان آيد سياست دوگانه را در پيش ميگيرد

حكومتى كه تا سالهاى قبل قاطعانه از تشيع تابوت جنبش عدالتخواهى مردم سخن ميگفت جاى تعجب دارد چرا پس از گذشت ٤سال از نداى عدالتخواهى و ازاديخواهى جنبش سبز تا اين اندازه احساس خطر ميكند ، صحبت از به اصطلاح حماسه ٩ دى براى حكومت موجب تسلاى خاطر شده است، حماسه اى كه به دست مشتى سانديس خور و مجيزگوى شكل گرفت البته در تعداد اين افراد جاى ترديد وجود دارد و مدارك زيادى بر حضور تعداد اندكى در خيابان ها در ٩ دى وجود دارد(( نگارنده خود شاهد حضور اندك انگشت شمار در خيابان هاى شهر مشهد بوده است برغم انكه حكومت با تمام قوا تلاش كرده بود از شهرستانهاى ديگر و با وعده  هاى مالى عده اى اندك را به خيابان بياورد اما موفق نشد))   

نكته اينجاست كه حكومت در شرايط كنونى چرا تا اين اندازه نياز به تبليغات و سياه نمايى وقايع سال ٨٨ و جنبش عدالتخواهى و ازاديخواهى مردم دارد ؟ اگر بر اين باور هستند كه خطر فتنه با درايت رهبرى مرتفع شده لست پس چرا تا اين اندازه نگران هستند؟ براى درك اين موضوع بايد به رويدادهاى ماه هاى اخير توجه كرد البته ذكر اين مورد خالى از لطف نيست، سيد على خامنه اى براستى از زوال پايه هاى حكومت خود اگاه است همچنين رسوايى هاى دولت محبوب وى در ٨ سال گذشته و نيروهاى حامى رهبرى خود چالشى جديد براى رهبرى شده است

رهبرى كه تاكنون از هيچ تلاشى براى پنهان كردن زندگى اشرافى خود دريغ نكرده است و بدنبال القاى تفكر ساده زيستى در جامعه بوده است 

معمولا سيد على خامنه اى براى تغيير فضا و منحرف كردن افكار جامعه و مردم به شدت نياز به فضا سازى دارد، اين فضا سازى معمولا بارها توسط نيروهاى ولايى نظير شريعتمدارى و كيهان و فرمانده سپاه و بسيج بخصوص سعيدى نماينده وى در سپاه در مواقع بحرانى براى منحرف كردن جامعه از رويداد هاى جارى كشور انجام مى شود

صحبت از محاكمه رهبران در حصر و توهين به شهداى سبز رمز شب بيت رهبرى است كه حاكى از شكل گيرى تحركات جديد باند قدرت در پشت پرده است 


۱۳۹۲ آذر ۲۸, پنجشنبه

تفهيم اتهام فعالان كارگرى در دادگاه انقلاب

بیکاری دهها کارگر در شهرهای مختلف
جرس: مهرداد صبوری و افشین ندیمی دو تن از فعالین کارگری از سوی دادگاه انقلاب تفهیم اتهام شدند. دو فعال کارگری اخراجی نیز، از ورود به محل کار خود منع شدند. همزمان منابع کارگری از بیکاری و اخراج دهها کارگر در شهرهای مختلف کشور خبر می دهند.  

 

به گزارش کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری،این دو فعال کارگری ١٧ آبان ماه در حالی که بعد از چند ماه کارگری در کردستان عراق به ایران باز می گشتند دستگیر شده و همچنان در بازداشت به سر می برند.

این دو زندانی ١٧ آبان سال ٩٢ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدهاند. خروج از مرز، عضویت در کمیته ی هماهنگی و همچنین مصاحبه با رسانه ها اتهام ایشان اعلام شده است.

 

ممانعت از ورود فعالان کارگری اخراجی

بر اساس گزارش ها، نیروهای امنیتی از حضور کارگران اخراج شده توربین شهریار در محوطه کارخانه جلوگیری به عمل آوردند.

 

به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، درمورخه ۲۶ آذرماه سال جاری نماینده مردم استان البرز در مجلس شورای اسلامی به همراه فرماندار شهرستان فردیس به جهت بازدید از شرکت قطعات توربین شهریار به این شرکت مراجعه نموده تا از نزدیک وضعیت گزارش شده این شرکت را مورد بررسی قراردهند.

 

شرکت قطعات توربین شهریار در طول دوسال گذشته چندین بار شاهد اعتصابات گسترده کارگران بوده است. طولانیترین اعتصاب در پایان خردادماه صورت پذیرفت که بدلیل اخراج چهل نفر از کارگران این شرکت، این واحد تولیدی به مدت چهل وپنج روز دراعتصاب کامل بسر برد.

 

روز سهشنبه ۲۶ آذر ماه تعدادی از کارگران اخراج شده با شنیدن ورود نماینده وفرماندار به شرکت مذکور قصد ورود به شرکت را داشتند که با تدابیر شدید امنیتی مواجه شده وحراست این شرکت با هماهنگی بانیروی انتظامی ازورود این کارگران جلوگیری بعمل آورده.

 

یکی از کارگران این واحد تولیدی گفت: «نیروهای حراست و پلیس با ترفندی از مواجه حضوری افراد با مسولین جلوگیری بعمل آوردند. لازم به ذکر است درپی اعتصابات انجام گرفته وبا تصمیم شورای تامین استانداری البرز رییس حراست این شرکت مدیر اموراداری وتنی چند از مدیران تعلیق ازخدمت یا برکنار شدهاند واز آنجا که مدیرعامل شرکت درمصاحبه باروزنامه (ایران امروز) درمورخه ۲۴ تیرماه اعلام نموده بود که برخی از کارگران مشکل اعتیاد دارند و بعد تکذیب نمودند باهماهنگی با حراست شرکت درماه جاری نسبت به جاسازی مواد مخدر در کمد لباس تعدای از کارگران منجمله ریس شورای این شرکت اقدام کرده وبا این ترفند موج جدید اخراج راکلید زدهاند.»

 

بیکاری دهها کارگر در طبس

۱۰۰ کارگر شاغل در شرکت پیمانکاری «سازههای آبی» پس از چهار ماه تأخیر در دریافت حقوق، سرانجام با فسخ قرارداد کارفرما با پیمانکار بیکار شدند.

 

به گزارش خبرگزاری کار ایران (ایلنا)،«غلامرضا محمدی» دبیر خانه کارگر شهرستان طبس با اعلام این خبر گفت: شرکت پیمانکاری سازههای آبی، مجری پروژههای شرکت کک طبس، با وجود آنکه پروژههای اجرایی در دست اقدام خود را هنوز به پایان نرسانده به دلیل فسخ یک طرفه قرار داد از سوی شرکت کک طبس تمامی کارگران را اخراج کرده است.

 

او درباره علت فسخ قرار داد گفت: شرکت کک که تبدیل کننده ذغال سنگ به ذغال کک است، مدعی است شرکت سازههای آبی طبق قرار داد عمل نکرده و در ساخت سازهای بتنی کوتاهی کرده است.

 

این فعال کارگری در مورد سرنوشت کارگران بیکار شده گفت: این کارگران در زمان اشتغال نیز با قرارداد یک ماهه کار میکردند، اما با وجود قراردادهای کوتاه مدت هر کدام ۱ تا دو سال سابقه کار دارند که طبیعتا پس از اخراج به بیمه بیکاری معرفی شدهاند.

 

دبیر خانه کارگر طبس ادامه داد: بدلیل آنکه بیمه این کارگران در ماهای مهر و آبان به حساب تامین اجتماعی واریز نشده است امکان دارد برقراری بیمه بیکاری آنان با مشکل روبرو شود.

 

محمدی، بیکاری و پرداخت نکردن مطالبات معوقه این کارگران که در شرایط سخت کار کردهاند را غیر قانونی دانست و در خاتمه گفت: متاسفانه تا به امروز توجهای به مشکلات این کارگران نشده است.

 

اخراج کارگران در آبادان

یک فعال کارگری در استان خوزستان از تعدیل ۳۰ نفر از کارگران خدماتی شهرداری منطقه دو آبادان به دلیل اتمام قرارداد کاریشان خبر داد.

 

محمد نظری، نماینده محوری کانون شوای اسلامی شهرستان آبادان، خرمشهر و اروند رود با اعلام این خبر به ایلنا گفت: در شهرداری منطقه ۲ آبادان بیش از ۱۰۰ کارگر خدماتی کار میکردند که از صبح سه شنبه (۲۶ آذرماه) به ۳۰ نفر از کارگران اعلام شده که با توجه به اتمام قرارداد کارشان فعلا بر سر کار خود حاضر نشوند.

 

این فعال کارگری با اشاره به تلاش و از خودگذشتگی این کارگران در جریان سیل اخیر آبادن، گفت: این تعداد کارگر اخراجی به همراه همکارانشان در جریان سیل اخیر و آب گرفتگیهای ناشی از بارانهای فصلی متحمل سختیها و از خودگذشتگیهای زیادی شدند و شایسته نیست بعد از اتمام بخش زیادی از این کار پرزحمت، شغلشان را از دست بدهند.

 

نظری ادامه داد: با توجه به اینکه شهرداری در طول سال تعداد زیادی از کارگران خدمات شهری خود را بازنشسته کرده است و نیاز مبرم به تامین نیروی انسانی جدید دارد، بیکاری این کارگران توجیهی ندارد.

 

به گفته محمد نظری، اخراج این ۳۰ کارگر باعث نگرانی سایر کارگران خدماتی شهرداری آبادان شده است چرا که قرارداد کاری آنان نیز ۸۹ روزه منعقد شده و آنان نگرانند با خاتمه قرارداد به سرنوشت همکاران اخراجیشان دچار شوند.

 

بیکاری کارگران در همدان

همزمان دبیر خانه کارگر همدان از تعطیلی کارخانه ذوب آهن اسد آباد و بیکاری بیش از ۲۵۰ کارگر این کارخانه به سبب کمبود منابع مالی در تهیه مواد اولیه تولید خبر داد.

 

«چنگیز اصلانی» با اعلام این خبرگفت: این کارخانه که در سال ۹۰ با عنوان بزرگترین کارخانه تولید شمش چدن در غرب کشور به بهره برداری رسیده بود، به سبب افزایش مشکلات مالی در تهیه مواد اولیه تولید برای دومین بار در دو سال گذشته تعطیل اعلام شد.

 

او با بیان اینکه مشکلات مالی این کارخانه قبل و بعد از بهره برداری مشهود بود، در تشریح جزئیات تعطیلی این واحد افزود: این کارخانه که عملیات اجرایی آن از سال ۷۳ آغاز و در نهایت پس از طی فراز و نشیبهای فراوان مالی در سال۹۰ افتتاح شد، بعد از گذشت سه ماه از زمان آغاز بکار خود در تاریخ سوم تیر ماه سال ۹۰ برای نخستین بار با ۲۰۰ کارگر تعطیل شده بود.

 

او ادامه داد: بعداز تعطیلی کارخانه ذوب آهن اسد آباد در سال ۹۰ که به ادعای کارفرما به دلیل عدم توجیه اقتصادی انجام شد، این واحد تولیدی دوباره فعالیت خود را با تغییر کاربری از تولید شمش چدن به فرومنگنز از سر گرفته بود.

 

اصلانی افزود: با وجود این تغییر کاربری طی دو سال گذشته کارخانه ذوب آهن اسدآباد با مشکل عدم تامین مواد اولیه تولید روبرو بوده است.

 

این فعال کارگری در نهایت اقدامات بکار گرفته شده کارفرما را برای حفظ مجموعه ذوب آهن اسد آباد بینتیجه دانست، و در مورد سرنوشت نهایی کارخانه گفت: سرانجام این واحد با ۲۵۰ کارگر برای دومین بار تعطیل شد.

 

دبیر خانه کارگر استان همدان بایادآوری اینکه تنها خواسته کارگران این واحد تولیدی بازگشایی دوباره کارخانه و بازگشت به کار است، گفت: دولت میتواند با تمهیداتی برای تامین تسهیلات اعتباری، به بازگشایی این واحد تولیدی کمک کند.


بهائيان جايى در منشور حقوق شهروندى روحانى ندارند

سيمين فهندژ، سخنگوی جامعه جهانی بهايی در ژنو، به رادیو فردا می گوید بهائیان جایی در منشور حقوق شهروندی روحانی ندارند. هفت تن از مديران زندانی جامعه بهايی که نزديک به شش سال است در زندان اوين به سر می برند، در نامه ای به حسن روحانی، رييس جمهوری ايران، درباره «منشور حقوق شهروندی» پيشنهادهايی داده اند. آنها تاکيد کرده اند «اگر اين منشور به دقت تدوين نشود يا بدتر از آن اگرعمداً برای ايجاد جدايی تنظيم شود، می تواند به وسيله ای برای تبعيض و تداوم سرکوب تبديل شود».   امضاء کنندگان افزوده اند «آنچه اهميت اساسی دارد بازبينی در برنامه های آموزش و پرورش برای ايجاد فرهنگی پيشرو بر اساس اصولی بنيادين مانند کرامت انسانی و تساوی شهروندان در برابر قانون است.»   بهروز توکلی، وحيد تيزفهم، مهوش ثابت، جمال الدين خانجانی، سعيد رضائی، فريبا کمال آبادی و عفيف نعيمی،امضا کنندگان اين نامه در حدود شش سال پيش به اتهام "اقدام عليه امنيت ملی"، به ۲۰ سال زندان محکوم شدند.   حسين قويمی در گفت وگو با سيمين فهندژ، سخنگوی جامعه جهانی بهايی در ژنو، ابتدا در باره نکات اصلی نامه ی آنها به حسن روحانی پرسيده است.

وضعيت وخيم جسمى افشين بايمانى، زندانى سياسى

خبرگزاری هرانا – افشین بایمانی زندانی سیاسی زندان رجایی شهر کرج روز شنبه دچار حمله قلبی مجدد شد و به بیمارستان خمینی تهران منتقل گردید. بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این زندانی سیاسی که بیش ۱۳ سال را در زندان سپری کرده است، حدود ساعت ۶ روز شنبه ۲۳ آذر ماه دچار حمله قلبی مجدد شده و بصورت اورژانس به بیمارستان خمینی تهران منتقل گردید....

۱۳۹۲ آذر ۲۷, چهارشنبه

اعدام هفت زندانى در زندان اروميه

هفت زندانی محکوم به قصاص در سه روز گذشته در زندان مرکزی ارومیه به دار آویخته شدند.

آژانس خبری موکریان امروز چهارشنبه ۲۷ آذرماه گزارش داد هفت تن از زندانیان محبوس در زندان مرکزی ارومیه که همگی پیشتر به جرم قتل عمد به قصاص محکوم شده بودند، طی سه روز گذشته در زندان اعدام شدند.

یکی از اعدام شدگان بههنگام وقوع جرم کمتر از ۱۵ سال سن داشت

بنا به این گزارش سه نفر از آنها به نامهای ایرج نصیری، چنگیز صالحی و احد شکوری بامداد امروز اعدام شدند و چهار نفر دیگر به نامهای پیمان محمدی، مهدی اژیر کفاش، حسین آقازاده و قادر نیکاندیش صبح روز دوشنبه ۲۵ آذرماه اعدام شدهاند.

اعدامشدگان چند سال گذشته را در زندان بهسر بردهاند و ایرج نصیری که از شش سال پیش در زندان بود بههنگام وقوع جرم کمتر از ۱۵ سال سن داشت.

موکریان پیش از این گزارش داده بود که روز چهارشنبه هشتم آبانماه نیز در زندان مرکزی ارومیه ۱۱ نفر اعدام شدند.

نوشته شيوا نظر آهارى در پى كشته شدن مادر و همسر پيمان عارفى زندانى سياسى

   
میدانی زیبا، خیلی پیش از اینها کشته بودنت.. بسیار پیش از جاده و اتومیبیل و حادثه... همان روزی که در فروردینماه 88، تو و آرش و پیمان و خواهرشوهرت بازداشت شده بودید که بعدها، ماهها بعد توی دادگاههای یک کودتا، نقش برانداز را بازی کنید. همان روزها، مرده بودی.. هی میخندیدی، با آن صورت زیبا، هی قربان صدقه پیمان میرفتی و من باورم میشد که توی این شهر هنوز آدمها عاشق میشوند، آنجور عاشق که تو شده بودی. که تمام ساعتهای روزهای سلول 13 از قد و بالای پیمان میگفتی و زندگیتان و عاقبتش.. از همان روزها کشته بودنت، خودت نمیخواستی قبول کنی... همان وقتی که هی می زدی به دیوار که به سلول کناری دلگرمی بدهی،که میآمدی لب دریچه نجوایی کنی برای زندانی توی سلول انفرادی.... همان موقع که از آرش( رحمان پور) میگفتی که تازه 19 ساله بود. میدانی زیبا.. تو را ، ما را همان روزها کشتند. فقط جنازههایمان نیفتاد گوشه خیابان. همان روزی که خبر دادند آرش را اعدام کردند. سارا را، هاله را کشتند. ما همه مرده بودیم. وگرنه آدم زنده که نمیتواند اینهمه را تاب بیاورد. حالا تو هم نباش و من هی مثل دیوانهها سیاهیهای چشمم را پاک میکنم و چشمم نمیبیند و شمارهات را میگیرم که شاید یک نفر بگوید، نه خانوم، زیبا از ملاقات برگشته.. حالش خوب است .. و باز به مرده بودنمان ادامه دهیم . کاش آن روز که توی دادگاه آمدی و جیغزنان خبر دادی که حکم اعدام پیمان شکسته، بیشتر شادی میکردیم. کاش آن موقع توی سلول 13، بیشتر بغلت میکردم. کاش آمده بودم آرایشگاه و بیشتر حرف میزدیم. کاش زودتر از این اینها، جای دیگری هم را میدیدم. نه آنجا وقتی کشته بودنمان. زیبا... دلم برای تو، پیمان، برای این سالها، زار میزند... بعد از تو دیگر این شهر رد آنجور عاشقی را میبیند؟

تصويب قطعنامه حقوق بشرى در سازمان ملل عليه ايران

نگرانى مجمع عمومى سازمان ملل از نقض حقوق بشر در ايران 
مجمع عمومی سازمان ملل روز چهارشنبه با تصویب قطعنامهای٬ نسبت به نقض حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی کرد٬ اما در عین حال از قولهایی که رئیس جمهور ایران درخصوص بهبود شرایط در برخی زمینههای حقوق بشری داده است٬ استقبال کرد.مجمع عمومی سازمان ملل روز چهارشنبه با تصویب قطعنامهای٬ نسبت به نقض حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی کرد٬ اما در عین حال از قولهایی که رئیس جمهور ایران درخصوص بهبود شرایط در برخی زمینههای حقوق بشری داده است٬ استقبال کرد. به گزارش خبرگزاری رویترز٬ روز چهارشنبه ۲۷ آذرماه٬ مجمع عمومی سازمان ملل با ۸۶ رای موافق و۳۶ رای مخالف قطعنامه حقوق بشری علیه ایران را به تصویب رساند.  به موجب این قطعنامه٬ اگرچه نسبت به نقض حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی شده است٬ این مجمع قولهای حسن روحانی در زمینه حقوق بشر٬ از جمله تاکیدش به تلاش برای حذف تبعیض علیه زنان و اقلیتهای مذهبی و همچنین ارتقای آزادی بیان و عقیده را مورد استقبال قرار داده است. در این قطعنامه همچنین از طرح حسن روحانی برای اجرای منشور حقوق مدنی استقبال و از ایران خواسته شده است تا گامهای «ملموسی» در جهت اجرایی شدن فوری این تعهدات بردارد. متن پیشنویس این قطعنامه ۲۸ آبانماه در کمیته سوم مجمع عمومی به تصویب رسیده بود. این قطعنامه پیامدهای قانونی ندارد اما به گفته رویترز فشار بینالمللی بر ایران را افزایش داده و انزوای بیشتر جمهوری اسلامی را به دنبال خواهد داشت. روز چهارشنبه ۲۷ آذرماه پیش از تصویب این قطعنامه٬ نماینده ایران در مجمع عمومی سازمان ملل این قطعنامه را «غیرسازنده» دانست و گفت قطعامه مزبور بیانگر واقعیات ایران نیست. آبانماه سال جاری احمد شهید٬ گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران به کمیته سوم این سازمان گفته بود که سابقه حقوق بشری ایران نباید به خاطر قولهایی که حسن روحانی به غرب داده است٬ نادیده گرفته شود. او آن زمان از اعدام «۷۲۴ تن» در ایران در عرض ۱۸ ماه انتقاد و تاکید کرد که دهها تن از این افراد پس از انتخاب شدن حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور٬ اعدام شدهاند. ایران همواره گزارشهای احمد شهید درباره وضعیت حقوق بشر در ایران را تکذیب کرده و تاکید دارد که این گزارشها «مغرضانه» هستند و با «انگیزه سیاسی» تهیه میشوند. انتقاد سازمان ملل از حکومت سوریه و تصویب قطعنامه علیه کره شمالی مجمع عمومی سازمان ملل روز چهارشنبه همچنین از نقض گسترده حقوق بشر در سوریه ابراز نگرانی کرد و به اتفاق آرا نیز قطعنامهای حقوق بشری علیه کره شمالی تصویب کرد. این مجمع حکومت سوریه و شبهنظامیان مرتبط با دولت بشار اسد را به دلیل آنچه «دوام نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر و آزادیهای اساسی و همچنین نقض قوانین بینالمللی بشردوستانه» خوانده است٬ به شدت محکوم کرد. در جریان دو سال و نیم جنگ داخلی در سوریه٬ بیش از صد هزار تن در این کشور کشته شده و میلیونها تن آواره شدهاند. مجمع عمومی سازمان ملل در قطعنامهای نیز که به اتفاق آرا به تصویب رسید٬ نسبت به گزارشهایی مبنی بر «دوام نقض سیستماتیک و گسترده حقوق شهروندی٬ سیاسی٬ اقتصادی٬ اجتماعی و فرهنگی» در کره شمالی به شدت ابراز نگرانی کرد. به گزارش رویترز دولت کره شمالی یکی از منزویترین و سرکوبگرترین کشورهای جهان به شمار میرود که هزاران تن در زندانهایش از گرسنگی و شکنجه رنج میبرند و پیونگیانگ اقدامهای گستردهای برای جلوگیری از خروج شهروندان کره شمالی از کشور و پناه بردن به سایر کشورها صورت داده است. نماینده کره شمالی در مجمع عمومی میگوید این قطعنامه «ساختگی» است و توسط «نیروهای متخاصم» تهیه شده است.

همسر و مادر پيمان عارفى پس از ملاقات وى در يك سانحه رانندگى كشته شدند

افسوس و افسوس به كدامين گناه ، تنها به خاطر نداى ازادى خواهى امروز تنها تر از قبل شدى

نمي دانم به چطور ميتوانى با اين غم كنار بيايى حتى نمى دانم امشب ميدانى چه اتفاقى افتاده است يا نه ! 

پيمان عزيز از صميم قلب برايت ارزو ميكنم با اين رنج و غم كنار بيايى 
اقاى قاضى پيرعباسى شرمت باد 



ناهید رحمانی و زیبا صادقزاده ، مادر و همسر پیمان (امیررضا) عارفی زندانی تبعیدشده به مسجد سلیمان، در راه بازگشت از ملاقات این زندانی سیاسی در یک سانحه رانندگی کشته شدند.

به گزارش تارنمای ندای سبز آزادی این سانحه  در جاده اهواز به تهران رخ داده است.

پیمان عارفی دو ماه پیش از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ به همراه همسر خود به اتهام هواداری از انجمن پادشاهی بازداشت و در دادگاه به اعدام محکوم شد. حکم وی سپس در دادگاه تجدید نظر به ۱۵ سال در تبعید کاهش یافت.

وی با اینکه دو ماه پیش از انتخابات ۸۸ بازداشت شده بود، اما در دادگاههایی که در جریان اعتراضات خیابانی پس از انتخابات به عنوان یکی از بازداشتشدگان حوادث انتخابات محاکمه شد و تحت فشار به دروغ اعتراف کرد که در زمان انتخابات در روند برگزاری انتخابات اخلال کرده است.

۱۳۹۲ آذر ۲۰, چهارشنبه

همگرايى و اجماع داخلى تنها راه برون رفت از بحران داخلى است

دست نوشته

در شرايطي كه مذاكرات ژنو بخوبي چهره خرد گرايي و اجماع داخلي را به تصوير كشيد و نشان داد تا چه اندازه اعتدال و ادبيات سياسى منطقى بدور از شاخ و شانه كشيدن هاى پوچ در عرصه بين المللى ميتواند سرنوشت يك ملت را به سمت تعالى سوق دهد در شرايط كنونى بيش از پيش نيازمند اجماع داخلى هستيم

جناح حاكم بر قدرت سياسى در همه كشور دنيا معمولا منتقدانى دارد ، منتقدانى كه خواه به واقع و از سر دلسوزى ، خواه از سر تمايلات درون حزبى و براى حذف جناح رقيب دست به نقد هاى غير واقع مي زنند و در نتيجه كشور و سياست هاي جارى را از مسير تعالى دور مى كنند

در حال حاضر كشور ما با بحران جدى نظير مشكلات اقتصادى، تورم مهار گسيخته، بحران هاى اجتماعى و ... كه برغم وجود منابع كافى به لحاظ سوء مديريت مانع استفاده درست و منطقى شد، در ده سال گذشته تفسير گروهى خاص و عدم قانون گرايى توسط طيف و گروه خاص كه بيشتر خود را به تفسير انقلاب نزديكتر مى دانست صورت گرفت

يكي از مسائلي كه تا كنون در دوره هاى مختلف سازندگى، اصلاحات، مهروزى و اينك دوره تدبير واميد هميشه سدى در مقابل اجرايى شدن تصميمات كلان بود تفسير شخصى و گروهى از قانون اساسى و عدم همگرايى بين قوا مجريه و مقننه بوده است اين امر تا جايى پيش رفت كه حتي در دوره دولت نهم و دهم كه برگرفته از تفكر انقلابى و اصولگرايى بود و بيشتر از لحاظ تفكر به قدرت حكومتى نزديك بود نيز تقابل بين مجلس و دولت كه گاه و بى گاه به مناظزات لفظى تبديل مى شد و گويى دولت يا مجلسيان در تمام طول دوره زمامدارى در مقابل يكديگر قرار گرفته بودند در دولت دهم بارها رهبري نظام از گفتمان وحدت و انسجام ملي سخن گفتند و اشاره نمودند كه اختلافات نبايد به چالشي جهت بر زمين ماندن امور مملكتي تبديل شود اما طيفي كه داييه ي التزام به گفتمان ولايى را داشتند عکس آن را عمل نمودند,تا اینکه در نهايت منجر به صف آرايى روساى دو قوه مجريه و مقننه در مقابل هم انجاميد .

در همين راستا مجلس و وكلاى ملت كه پاسداران حقوق شهروندان و مردم هستند در بيشتر مواقع بجاى انكه به امور مهم و سرنوشت ساز كشور بپردازند بيشتر درگير تمايلات درون حزبى قرار گرفته و از رسالت واقعى دور شدند

در چنين شرايطى است كه فساد بوجود مى ايد و از مجلسى كه بايد عارى از هرگونه مفسده باشد خود دچار فساد مى شود به قول معروف حاکم شهری كه مرغابى بود واى در ان شهر چه غوغايى بود! حاتم بخشى و زير ميزى به وكلاى ملت موضوعى نيست كه بتوان به راحتى از ان چشم پوشى كرد

از احوال ريشه يابى معضل تقابل طيفى خاص با دولت منتخب مردم در دوره هاى مختلف كه بگذريم ان هم بدليل اينكه هنوز مشخص نيست طيف مذكور كه هر اقدام موثر داخلى يا خارجى را به نحوى تحريم ميكند و با آن نظريه - خواه مثبت باشد يا منفى به تقابل برمي خيزد به چه دليلى است كه اينگونه برخورد مى كند و برخلاف اينكه ان طيف تندرو ادعاى تفكر انقلابى دارند اما با نحوه عملكرد خود, به وضوح آب به آسياب دشمنان اين مرزو بوم مى ريزند و در نهايت طيف مقابل خود را كه در جهت منافع ملى گام بر ميدارد صرفا به لحاظ تفاوت گفتمان ، مزدور ميخواند

در شرايط كنوني كه قوه قضاييه از همكارى متقابل با دولت صحبت مى كند و آمادگى خود را براى همكارى با دولت مطرح ميكند همچنين با توجه به اينكه حاكميت از عملكرد دولت حداقل بواسطه مذاكرات هسته اى حمايت ميكند بخوبى اين موضوع را نشان ميدهد كه زمان ان رسيده كه مجلس - و هم دستگاه قضا - به رسالت واقعى خود بيانديشد و در مسير رسالت قانونى خود گام بردارد و همه دور يك ميز دست در دست هم براى فردايى بهتر تلاش كنند


اگر قرار باشد عده اى در كنار گود نشسته و منتظر كوچكترين خطايى از سوي ديگرى باشند و با تند روى مانع عملكرد دولت شوند, نتيجه اى جز هرج و مرج و سوء مديريت را بدنبال نخواهد داشت، بخش گسترده اى از ملت ايران در دوره يازدهم به رغم تمامي سرخوردگي هايي كه از عدم احترام به حق طبيعى شان در انتخابات دوره پيشين رياست جمهورى بود دوباره به پاى صندوق امدند و اين بار به تفكر اعتدال و رویکرد اصلاح طلبانه , راى موافق دادند

همچنين دولت تدبير و اميد كه بر خواسته از اين راى است براى اولين بار در طول ٨ سال گذشته بر محور قانون و تعقل حركت كرد.

دولت تدبير واميد براي اولين بار در طول ٨ سال گذشته از ارائه لايحه بودجه سال ٩٣ در زمان مقرر سخن گفت اين در حالى است كه حتى تندرو ها اين اقدام قانونى را تفسير به راى كردند و برنتابيدند، نكته اينجاست چرا عده اى از منتسبين به گروهاى اقليت تندرو حتي به دستورات رهبرى هم تمكين نمي كنند و در مجلس به مخالفت با دولت آن هم به بهانه هاى واهى مي پردازند يا عده اى كه مشخص نيست وابستگى بكدام سو دارند؛ آتش بيار معركه شده اند و آن گونه عمل ميكنند كه دست آويزى براى اهداف سودجويان باشند

از طرفى آنهايى كه سالهاى گذشته از گفتمان خدمت و مهرورزى سخن ميگفتند و خود را مدافع حقوق مردم ايران

مي دانستند به رغم آنكه موفقيت مذاكرات هسته اى را ديدند از اين پيروزى اعتدال و تفكر سرخورده شدند و بجاى تزكيه خويش بهانه جويى می كنند .تا آنجا که در بهانه جویی ها, از تذكر به وزير امور خارجه مى گويند.

آنهايى كه حتى فرصت دقيق گوش كردن را به خود نداده و فقط آنچه را دوست دارند از صحبت هاى ديگران برداشت مى كنند

دولت يازدهم كه با شعار تعقل و خرد گرايى سكان امور را به دست گرفته تا اينجا بخوبى نشان داده است كه خرد گرايى را بر احساس و فرد گرايى ترجيح داده است و محور عملكردش قانونمندى و هدف اش سربلندى ايران است، پس شايسته است همه افراد دست در دست هم همراه تصميمات دولت منتخب شوند تا از شرايط و بحران خارج شويم

شرايط كنونى همانند آتش زير خاكستراست كه در صورت عدم مديريت صحيح نتيجه اى جز تشديد بحران هاى اجتماعى را بدنبال نخواهد داشت . به گفته فرمانده نيروى انتظامى "بيشتر جرايم به دليل مشكلات اقتصادى روى مي دهد" اگر بحران اقتصادى مهار نشود در نهايت منجر به خيزش شده, و و فروپاشی اجتماعی را با خود خواهد داشت. بنابراين پس پسنديده است همه قوا با همگرايى دست تندروها را از دخالت در كار دولت و ملت كوتاه كنند


تجربه دوره هاي پيشين بخوبي نشان ميدهد كه راه برون رفت از بحران فعلى كشور خروج از فرد گرايى و تمكين به قانون اساسى و قانون مندى است در جايى كه فرد گرايى حاكم باشد تعقل و قانونمندى جايى خود را به مفسده مى دهد و فساد ايجاد ميشود و هر گروه منافع ملى و ملت را به منافع حزبى و گروهى ترجيح مي دهد در اينجاست كه عده اى آنچنان بى حساب و كتاب از منابع ملى بهرمند مىشوند و عده اى ديگر كه قشر وسيع و اسيب پذيرى هستند اندر خم كوچكترين نياز هاى خود مى مانند بنابراين به نظر نگارنده زمان آن رسيده كه از پافشارى بر مصالح فردى و حزبى به سوى مصالح ملى و كشور گزار كنيم و به سمت آينده اى روشن كه هدف اصلي انقلاب بوده است حركت كنيم

شايسته است در چنين شرايطى از جراحى هاى بى فايده اتفاقات گذشته پرهيز كنيم. اتفاقاتى كه چيزى جز درجازدن براى كشور به همراه ندارد، مواردى كه هدف اصلى تندرو ها و فرد گرايانى است كه جز چپاول سرمايه هاى ملى هدف ديگرى ندارند.

وقت ان رسيده با رویکرد به قانون مدارى، دست قانون گريزان را از سرمايه هاى ملى كوتاه كنيم

شايسته نيست در كشورى كه حاكميت قانون، بنيان گذار محور شكل گيرى آن بوده است سرمايه هاى عقيدتى و بنيادى آن خانه نشين باشند و كشور بواسطه عدم بهره گيرى از آنها در ورطه نابودى بيافتد. كشورى كه وجب به وجب آن سرشار از موهبت هاي الهى است

رياست جمهورى يازدهم بدرستى در جمع دانشجويان اشاره به همگرايى داشتند. همگرايى و اجماع ,در انتخابات يازدهم بخوبى نشان داد كه چطور مى تواند به سمت حل مشكل هسته اى ايران برود. مشكلى كه قريب ١٠ سال به در بسته خورده بود امروز هم مى تواند با اجماع سه قوه سبب برون رفت از چالش هاى پيش رو باشد

مديريت منابع و استراتژى هوشمند در كنار بهره گيرى از منابع و تجربيات دوره هاى موفق اصلاحات و سازندگى

مي تواند كشور ايران را در عرصه هاى داخلى و بين المللى به نقطه شكوفايى برساند.

دولتى كه قانون مندى محور عملكرد آن باشد از ابتدا بر مدار قانون حركت ميكند. لايحه بودجه ٩٣ طبق اعلام دكتر روحانى در ١٤ اذر ماه آماده ارائه به مجلس بوده است و اين نمايانگر قانون مندى است،وبهتر است مجلس محترم بجاى تاكيد بر مسائل پيش و پا افتاده كه خواست عده اى فرد گرا و تند رو است به تفكر اجماع و همدلى بپوندد

​امير بى ازار- ١٨ اذر ماه ٩٢

۱۳۹۲ آذر ۱۹, سه‌شنبه

نامه ۹ شخصیت اصلاحطلب به روحانی: برای رفع حصر و آزادی زندانیان اقدام کنید

   
۹ تن از شخصیتهای اصلاحطلب، در نامهای سرگشاده به حسن روحانی رئیس جمهوری ایران، خواستهاند برای رفع حصر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد و آزادی زندانیان سیاسی، اقدام کند.۹ تن از شخصیتهای اصلاحطلب، در نامهای سرگشاده به حسن روحانی رئیس جمهوری ایران، خواستهاند برای رفع حصر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد و آزادی زندانیان سیاسی، اقدام کند. میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو نامزد معترض به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و همچنین زهرا رهنورد همسر آقای موسوی،  بیش از هزار روز پیش است که، در حصر خانگی به سر میبرند. به گزارش روزنامه اعتماد، نویسندگان این نامه، با اعلام حمایت از سیاست خارجی دولت حسن روحانی و توافق هستهای میان ایران و گروه ۱+۵ در ژنو، نوشتهاند: «شایسته است که حضرت عالی و شورای عالی امنیت ملی با نگاهی مثبت در تعامل با مقامات عالی رتبه برای آزادی زندانیان سیاسی» اقدام کنید و «به صورت کارآمدی درباره رفع حصر از آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد اقدام شود». این نامه افزوده است: «نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۲۴ خردادماه بازتابی از اراده ملت بزرگ ایران و در راستای تمایل و خواست آنان برای تغییر در سیاستها و رویکردهای نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است.» نویسندگان نامه خاطرنشان کردهاند: «نمیتوان در عرصه خارجی به انحصار نه گفت، اما در منظر داخلی به محدودیت و تضییع حقوق شهروندی رضا داد، یا خود را فارغ از مسئولیت در این باره دانست.» این نامه سرگشاده، با بیان اینکه «مردم ایران از تحقیر در دو جبهه داخلی و خارجی توامان منزجر بودند، و در عرصه خارجی احترام متقابل و در جبهه داخلی احترام به حقوق شهروندی را طلب کردهاند» افزوده است: «پس از «توفیق قابل ملاحظه در سیاست خارجی» باید «در ارتباط با برخی سوءتفاهمهای باقی مانده از انتخابات ۸۸ هم اقدامی عاجل» صورت دهد.» امضاکنندگان نامه، با بیان اینکه «در انتخابات ۸۸ بسیاری اشتباه کردند» به پیشنهاد محمد خاتمی رئیس جمهوری اسبق ایران برای «بخشش طرفین» اشاره کرده و خطاب به افزودهاند: «شایسته است که حضرت عالی و شورای عالی امنیت ملی با نگاهی مثبت در تعامل با مقامات عالی رتبه برای آزادی زندانیان سیاسی» اقدام کنید. محمد خاتمی، حدود دو سال پیش از هر دو طرف درگیر در مناقشه سیاسی ایران خواسته بود از ظلمهایی که بر آنان شده بگذرند و یکدیگر را عفو کنند. ۹ شخصیت اصلاح طلب در نامه خود به روحانی، با بیان اینکه «در این میان لازم است تا به صورت کارآمدی درباره رفع حصر از آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد اقدام شود» افزودهاند: «ادامه این وضعیت به نفع هیچکس جز تندروهای افراطی که هدفی جز نابودی و هدم کشور ندارند نیست». حسن روحانی که روز ۱۶ آذر به مناسب روز دانشجو در جمع دانشجویان در دانشگاه شهید بهشتی تهران حضور یافته بود در واکنش به شعارهای گروهی از دانشجویان که خواستار آزادی میرحسین موسوی و مهدی کروبی و دیگر زندانیان سیاسی کشور شدند، گفت که «دولت به تمام وعدههای خود پایبند است». تلاش برای رفع حصرها و آزادی زندانیان سیاسی، یکی از وعدههای حسن روحانی در جریان رقابتهای انتخاباتی بود. ابراهیم اصغرزاده، الیاس حضرتی، محمدجواد حقشناس، فیاض زاهد، رضا نوروززاده، سعید لیلاز، اسماعیل دوستی، مسعود سلطانیفر و نعمت احمدی، ۹ شخصیت اصلاحطلبی هستند که نامه سرگشاده به حسن روحانی را امضا کردهاند.

۱۳۹۲ آذر ۱۸, دوشنبه

ادامه نقض حقوق بشر در ايران

احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر در ایران، در آخرین گزارش خود از ادامه نقض حقوق بشر در ایران خبر داد. گزارشی که ایران آن را مغرضانه و بیاعتبار توصیف میکند. در آستانه روز جهانی حقوق بشر، در گفتوگویی با احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر در ایران، ابتدا از او درباره مهمترین مواردی پرسیدهایم که او در گزارش خود به آنها پرداخته است: در آستانه روز جهانی حقوق بشر، انتقادها از وضعیت حقوق بشر در ایران ادامه دارد و جدیدترین آن مربوط است به تصویب پیش نویس قطعنامهای در محکومیت نقض حقوق بشر در ایران در کمیته سوم سازمان ملل، که قرار است در مجمع عمومی سازمان ملل نیز به رأی گذاشته شود.   احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر در ایران، هم در آخرین گزارش خود از ادامه نقض حقوق بشر در ایران خبر داد. ایران گزارش احمد شهید را مغرضانه و بیاعتبار توصیف میکند و علت تصویب قطعنامههایی درباره وضعیت حقوق بشر در ایران را اختلاف غرب با جهان اسلام میداند.   در گفتوگویی با احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر در ایران، ابتدا از او درباره مهمترین مواردی پرسیدهایم که او در گزارش خود به آنها پرداخته است: احمد شهید: آخرین گزارش من به سازمان ملل قبل از انتخاب حسن روحانی تکمیل شد. نکته اصلی که در این گزارش به آن اشاره کردم وعدهها و قولهایی است که آقای روحانی در کمپین انتخاباتیاش داده بود. من از این وعدهها یادداشتهایی برداشتم و امیدوار بودم که او به این وعدهها عمل کند. مثلاً زندانیان سیاسی را آزاد کند.   گزارش من شامل اطلاعاتی است درباره مسائل حقوق بشری در ایران. یعنی تمام مواردی که باعث نگرانی است و آقای روحانی وعده اصلاح آنها را داده. مانند آزادی بیان و رفع تبعیض جنسیتی. با توجه به این که آقای روحانی در کمپین انتخاباتیاش درباره منشور حقوق مدنی صحبت کرده بود امیدوارم که این صحبتها زمینهای باشد برای بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران. این گزارش در ماه اکتبر تهیه شده و هدف اصلی من این بود که ببینم چه پیشرفتهایی در زمینه حقوق بشر در ایران رخ داده.   آقای شهید، گفتید در گزارشتان به بررسی این موضع پرداختید که آیا ایران در زمینه حقوق بشر پیشرفتی داشته یا نه. به عنوان مثال عملکرد حکومت ایران در استفاده از مجازات اعدام را چطور ارزیابی میکنید؟ چون برخی از نهادهای حقوق بشری در گزارشهایشان از افزایش شمار اعدامها در ایران خبر میدهند. شما با این گزارشها موافقید؟   من نمیگویم که شمار اعدامها در ایران افزایش یا کاهش یافته. اما به نظر من برخلاف وعدههای داده شده تمایل به استفاده از مجازات اعدام در ایران ادامه دارد. من در گزارشم اعلام کردم از زمانی که حسن روحانی رئیسجمهور ایران شده بیش از ۲۰۰ نفر در ایران اعدام شدند. و به همین دلیل من از ادامه خشونت و استفاده از مجازات اعدام در ایران نگران هستم.   صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه ایران در جدیدترین واکنشی که نسبت به انتقادها و قطعنامههای سازمان ملل در ایران باره داشته، گفته ریشه این انتقادها به اختلاف مبنایی بین غرب و جهان اسلام مربوط میشود. شما در این باره چه فکر میکنید؟   من با صحبتهای آقای لاریجانی موافق نیستم و فکر نمیکنم که این تصویر درستی از واقعیت موجود باشد. زیرا حتی رئیسجمهور ایران اعلام کرده که مشکلاتی در این زمینه وجود دارد. برای مثال آقای روحانی در جریان کمپینهای انتخاباتی گفته بود که به نظر او موازنه بین حقوق فردی شهروندان با دولت به هم خورده و این موازنه به سمت منافع حکومت متمایل شده و این که این موازنه باید به حالت عادی بازگردد.   به نظر من در حال حاضر مواردی برخلاف قانون در ایران اجرا میشود. به عنوان مثال شکنجه. قوانین ایران اجازه شکنجه نمیدهد. بنابراین فکر میکنم مسئله بر سر اختلاف بین مفاهیم جهانی حقوق بشر با آنچه که در این زمینه اتفاق میافتد نیست. بلکه در ایران قوانین موجود درست اجرا نمیشود. و اختلاف دیگر بر سر قوانین خشونتآمیز در ایران است. ایران میخواهد برخی از موارد را برخلاف قوانین بینالمللی اجرا کند و میگوید که این موارد بر اساس فرهنگ و قوانین اسلام است. این کاملاً اشتباه است. چرا که اسلام به حقوق بشر احترام میگذارد و با انسانها دوستانه برخورد میکند.   آقای شهید، بعد از انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور ایران آیا شما تغییری در وضعیت حقوق بشر در ایران میبینید؟   باید بگویم که هنوز ابتدای کار دولت است و برای قضاوت بسیار زود است. دولت روحانی به تازگی منشور حقوق بشر را منتشر کرده. البته کاستیهایی هم دارد. اما او از مردم خواسته که درباره این منشور اظهار نظر کنند و میشود امیدوار بود که افراد و نهادها در ایران دربارهاش نظر بدهند و ایرادهای آن را برطرف کنند. ما همه این مسئله را دنبال میکنیم تا ببینیم که او تا چه حد به این وعدهها عمل میکند. همانطور که در پیشنویس قطعنامه سازمان ملل هم آمده، کارهای زیادی باید در این زمینه انجام شود. در این مدت پیشرفت چندانی رخ نداده. اما من خوشبین و امیدوارم که دولت جدید در راه بهبود حقوق بشر در ایران حرکت کند.   بنابراین شما امیدوار هستید که به زودی شاهد تغییرات مثبتی در وضعیت حقوق بشر در ایران باشید؟   من امیدوارم. چون الان بعد از هشت سال ایران رئیسجمهوری دارد که میگوید ما باید برای حقوق بشر احترام بیشتری قایل باشیم. این شروع بسیار خوبی است. من امیدوارم که او بتواند برای تحقق وعدههایش از پشتیبانی رهبر ایران، مجلس و سایر مسئولان هم برخوردار باشد. امیدوارم که ایران به زودی در زمینه حقوق بشر پیشرفت کند. بدون شک این پیشرفت با سختی همراه خواهد بود. اما امیدوارم سایر مقامهای ایرانی و همینطور جامعه جهانی با دولت ایران همکاری کنند تا این پیشرفت حاصل شود.   آقای شهید، مقامهای ایران تاکنون به شما اجازه سفر به ایران را ندادهاند. فکر میکنید با انتخاب آقای روحانی ممکن است امکان این سفر برای شما فراهم شود؟   به نظر من به نفع دولت ایران است که اجازه دهد نماینده سازمان ملل برای بازدید به ایران برود. من امیدوارم که مقامهای ایران به ما امکان بازدید از ایران را بدهند. در این صورت ما میتوانیم از نزدیک ببینیم که در ایران چه میگذرد. میتوانیم با مقامهای ایران صحبت کنیم تا برای تهیه گزارشهایمان دید بهتری داشته باشیم. اگر ایران از گزارشهای ما انتقاد میکند میتواند در این زمینه با ما همکاری کند و برای این موضوع وقت صرف کند.   درباره تأثیر گزارشهایتان بر وضعیت حقوق بشر در ایران چه فکر میکنید؟ آیا این گزارشها توانسته باعث بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران شود؟   پاسخی که من از شماری از مدافعان حقوق بشر در ایران گرفتهام این بوده که گزارشهای ما مفید و تأثیرگذار بوده. این گزارشها باعث میشود مقامهای ایران به مقوله حقوق بشر و نگرانیهای جامعه جهانی در این باره توجه و دقت بیشتری داشته باشند.   اگر به جامعه جهانی هم نگاه کنیم میبینیم که پیش از تهیه این گزارشها حدود ۵۰ کشور مخالف تصویب قطعنامههایی درباره وضعیت حقوق بشر در ایران بودند. در حالی که اکنون مخالفان تصویب این قطعنامه به حدود ۳۰ یا ۳۳ کشور رسیده و از طرف دیگر موافقان تصویب قطعنامه درباره لزوم احترام ایران به حقوق بشر افزایش یافته و به حدود ۸۰ کشور رسیده است.   آقای شهید، با توجه به اینکه شما امکان سفر به  ایران و بازدید از زندانها را نداشتید، چطور میتوانید به منابعتان اعتماد کنید؟ منابعتان چقدر معتبر هستند؟   من موارد را با دقت بسیار بررسی کردم. چرا که کیفیت و صحت اطلاعات برای من بسیار مهم بوده. هیئت حقیقتیاب سازمان ملل سابقهای طولانی دارد. دست کم ۳۰ یا ۴۰ سال. اما علاوه بر این هیئت حقیقتیاب من فکر کردم که بهترین راه عملی برای جمعآوری اطلاعات و اطمینان از صحت آنها انجام مصاحبه با قربانیان حقوق بشر است. کاری که انجام شده. بنابراین من برای تهیه این گزارش کاملاً دقیق عمل کردم و این گزارش شامل اطلاعاتی معتبر است.

چهل برابر ترامادول

این خط این نشان، رفت و آمد بابک زنجانی با حکومت و نامه امروز مرتضوی که معلوم است که دارد با کارت دکتر کار می کند، خیلی معنی دار است. خبرها را یک دور دیگر مرور کنید. بقول ملت گرمیم هنوز حالی مان نیست، این مجلس وامانده احمق هم نمی فهمد که در شرایطی که کشور رسما دارد منفجر می شود این دعواها به معنی نابودی کامل جامعه است. یادم به صحنه های شمشیرزنی روی کشتی های در حال غرق شدن می افتد. اتفاقا افرادی مثل هاشمی و خاتمی و خامنه ای و لاریجانی و ظریف و تک و توکی دیگر می فهمند چه خبر است، ولی واقعیتش این است که عده ای از این آقایان اصلا نمی فهمند که علیرغم اینکه جامعه ایران چهره ای امیدوارتر پیدا کرده و در سطح جهانی هم ما با چهره ای بهتر دیده می شویم، ولی اصلا وضع خوبی نداریم. گروهی از ایرانیان ساکن مالزی بخاطر قاچاق مالزی به این کشور در حال مجازات مرگ هستند. انگار نمی توان به این افراد فهماند که وقتی در کشوری مجازات مرگ برای کمترین میزان مواد مخدرخطرناکی مثل شیشه در نظر گرفته می شود یعنی دولتش نمی خواهد اصلا از این شوخی های بی مزه با جامعه بکند. به گفته مرتضوی نیمی از اعضای مجلس از وی در دوره کاری اش رشوه گرفته اند. همین آقای مرتضوی که مامور مخصوص جلوگیری از رشوه است به زنش کمک مالی کرده و به او موقعیت اداری داده است. از طرف دیگر اعلام شده که مصرف ترامادول و متادون بصورت انبوه و بسته بندی شده در عطاری ها انجام می شود و مرگ و میر ناشی از مصرف آن نسبت به چهار سال گذشته چهل برابر شده است. این افزایش مرگ و میر از آنجا اهمیت دارد که بدانیم که در شهر تهران یعنی ام القرای اسلام روزانه چهار تن تریاک مصرف می شود و دو میلیون نفر از کل مردم ایران معتاد به تریاک هستند. و اینکه در زابل با یک دلار می توان پنج گرم تریاک تهیه کرد و قیمت تریاک از آبجو ارزان تر است. البته مشکلات ما فقط این نیست. یکی اش این که ازدواج موقت در ایران در یک سال 31 درصد افزایش پیدا کرده. این مهم نیست. آن یکی را بگویم، طبق آمارهای رسمی 95 درصد روحانیون بیکار هستند، البته این آمار خودش ایراد اساسی دارد، یعنی وقتی می گوئیم کسی روحانی است یعنی کار خاصی نمی کند، ولی منظور از این آمار این است که 95 درصد از روحانیون حتی کار خاصی هم نیست که نکنند، در همین شرایط است که صدا و سیما باضافه جامعه مندرسین حوزه علمیه قم باضافه دفتر آقای مصباح می خواهند از صدا و سیمای جمهوری اسلامی مسابقه استارآکادمی معروف به « استارآقا ولی» را برای کودکان و نوجوانان برگزار کنند. که چه بشود؟ مگر کم داریم؟ 95 درصد روحانیون بیکارند، آن وقت شما می خواهید تولید انبوه یا اندک روحانی بکنید؟ همین می شود که یکی می شود معتاد و « این یکی هم که آرام بود از ذوقش عقلش را فرستاد تجریش» همین است آقا. بیخودی نیست که حجت الاسلام رئیسی معاون قوه قضائیه می گوید « ایران در زمینه حقوق بشر مدعی است.» آدم تا این جور مصارف را نکند الکی مدعی می شود؟ اصلا شما می توانید بفهمید منظور از این چیزها چیست؟ برخورد با ظریف از نوع سوم به نظر من که این معجزه کربلاست و آن هفتاد و دو تنی که هنوز باقیمانده اند. 72 نماینده مجلس از روحانی خواستند ظریف را برکنار کند. حتما می خواهید دلیلش را بدانید. دلیلش این است که ظریف گفته است آمریکا اگر به ما حمله کند کشور ما را از میان می برد، حالا اینجوری هم نگفته باشد یک جور دیگری گفته است. این هفتاد و دو نفر هم عقل شان را روی هم گذاشتند، البته فکر نکنم عقل شان را روی هم گذاشته باشند، چون روی هم بگذارند هم چیزی نمی شود، شاید دست شان یا پای شان یا یک چیز دیگرشان را روی هم گذاشتند و گفتند: « مگر آمریکا می خواست عراق را از بین ببرد، توانست؟» و خودشان جواب دادند: « معلوم است که نتوانست، همین الآن عراق سرومروگنده سر جای خودش است.» بعد همان هفتاد و دو تا با هم پرسیدند: « مگر آمریکا می خواست افغانستان را از بین ببرد، توانست هیچ کاری بکند.» در همین حال چند نفر آمدند جواب بدهند، که خودشان گفتند: « نه، نتوانست افغانستان را از بین ببرد، الآن افغانستان هست، خیلی هم بهتر است.» پس اینطوری نیست که اگر آمریکا بخواهد کشوری مثل ایران را به این گندگی از بین ببرد بتواند، معلوم است که نمی تواند. پس نه تنها ظریف برای مراسم ماندلا نباید برد بلکه باید توسط روحانی برکنار شود. اصلا مهم نیست که ظریف برکنار بشود یا نشود، کجا می خواهد برود وسط یک مشت نمایندگان خارجی که یا عرب اند و با ما دعوا دارند، یا اروپایی اند و با ظریف و روحانی دوست اند، یا آمریکایی هستند و می خواهند با ظریف دست بدهند. اصلا مرض داریم کسی را بفرستیم به تشییع جنازه ماندلا که برود با اوباما دست بدهد؟ زن هم که نیست بگوئیم که ما مسلمان هستیم و دست نمی دهیم و موقع دست دادن مثل هندوها دست مان را می گذاریم روی هم و گردن مان را تکان می دهیم. لامصب اسرائیل هم نیست که بگوئیم دست نمی دهیم، چون اسرائیلی است. اصلا چه لازم است که ظریف برود؟ آن هم آدمی که یا دارد استتوس می گذارد یا توئیت می کند، روحانی هم که بهش اعتمادی نیست. هاشمی را هم که بفرستیم از هر دو تاشان بدتر. اصلا چطور است خود آقای خامنه ای برود که دست هم ندهد، البته یک دفعه دیدی با همین نرمش قهرمانانه اوباما را گرفت بغل و آن وقت یکی باید این را جمع کند. هاشمی هم که توی نمازجمعه تهران قابل اعتماد نیست چه برسد به تشییع جنازه ای که هر چه سیاستمدار در دنیا هستند در آن جمع شده اند. خاتمی هم که وقتی هنوز سندش موجود نبوده بدون اینکه آمریکا رفته باشد در واشنگتن با جورج سوروس ملاقات کرده یکهو دیدی اینجا روی حسادت و چشم و همچشمی پرید اوباما را ماچ کرد، اوباما هم که مثل بیل کلینتون جنتلمن نیست نیم ساعت پشت در توالت منتظر بماند، تازه، آدم می رود تشییع جنازه نمی تواند تمام مدت برود توالت. به نظرم همین سردار رادان را بفرستیم با یک آفتابه قرمز برود تشییع جنازه ماندلا که هم آداب اش را به جا بیاورد و هم ترتیب عناصر معلوم الحال بین المللی را بدهد. کلب آستان ولایت، نلسون دوباره این وب سایت درد گرم خورده فلان نیوز نوشته بود از قول ولایتی که « ماندلا بارها خامنه ای را رهبر من خطاب کرده است.» خوب این جوری که حساب کنید که مجموعه مستخدمین من می شوند رضا کیانیان و مسعود بهنود و پرویز پرستویی و هوشنگ اسدی که هر وقت با آنها حرف می زنم یا می گویند چاکرتم یا می گویند نوکرتم، من هم می شوم رئیس مسعود فراستی و علیرضا میرعلینقی و صد نفر دیگر که هر وقت مرا می بینند می گویند چطوری رئیس؟ این که نمی شود که هر کسی به هر کسی گفت عبدتم عبیدتم غلامتم چاکرتم مخلصتم، فورا یک حکم برایش صادر کنیم و برایش حقوق تعیین کنیم. یعنی می شود این کار را هم کرد، ولی دفعه اول که طرف خندید و توضیح رسمی داد، که ظاهرا مرحوم ماندلا سالها قبل توضیح رسمی اش را داده، تکرار کردنش خیلی لوووووس است. البته مطمئنم که آقای ولایتی آدم سبکسری نیست، خیلی هم آدم با شخصیتی است ولی توی این جماعت کشتگان ولایت از این دل دیوانه ها پیدا می شوند. مذبذبین بین ذلک حالا ما که هیچی امیر جان، شما خودت بگو. اصلا ما رو بیخیال، شما خودت به کارهای یک سال قبل و موضوع گیری سه سال قبل خودت نگاه کن، یک نگاهی به مقاله ها و نوشته های خودت بکن، بعد درست، شوخی نمی کنم، همچین درست توی آئینه نگاه کن بعد ببین اینی که توی روزنامه برداشتی نوشتی بیشتر برازنده کیه؟ یعنی چی که نوشتی: « روحانی بین محافظه کاران و اصلاح طلبان مذبذب است.» بیخودی نگفتند که هر کسی تصویر خود بیند در آب. داکیومنتولوژی یا سندشناسی تفصیلی این هم مطلب امشب همان رفیق مان که اسم مستعار داشت، آنشب نوشته بود مسعود یا سعید هوشیار، حالا نوشته ایمان هوشیار، ممکن است فردا بنویسد امین هوشیار، یا خوشش بیاید بنویسد رامین هوشیار، البته ایشان با رامتین هوشیار که رفیق من است فرق دارد، ولی هر چند تاشان آدمهای هوشیاری هستند.  بنده کسی را می شناسم که ایشون متخصص ثبت اسناده. در واقع بهتراست بگوییم اساسا متخصص مستنداته. در مورد همه چیز سند داره، کلا رو دست این آقا کسی نیست. البته کارش چیز دیگری است ولی در این زمینه نبوغ ذاتی دارد و در مورد استدلال عقاید و نظریاتی داده که سالها وشاید قرنها طول بکشد کسی بتواند به گرد پایش برسد. یکی از نظریاتش در مورد اسناد است که قسمتی از دست نوشته هایش را بصورت اتفاقی بنده پیدا کردم و در زیر آورده ام. چند نوع سند داریم،یک نوع سندی است که قابلیت انتقال دارد در واقع نوعی سند مالکیت است یک نوع دیگر منظور از سند همان مستندات است که برای رد و یا قبول مقوله ای ارائه می شود. حالا این نوع سند نوع دوم می تواند نوشته و یا نامه ای و یا مدیا(فیلم ،صوت،عکس) و موارد دیگری است که این آشنای ما بصورت زیر دسته بندی کرده است: 1) عطف به همجواری: سندی که می گویید سند دارم فلان سیاستمدار با جرج کاپلاویچ از کنار هم رد شدند. 2) عطف به خرفرض کردن مخاطب: یک برگ در می آورید می گویید این سنداست. دیگر ادامه نمی دهید. برگه را هم نشان هم نمی دهید. 3) عطف به اعتراف: سند می سازید. مثلا به یک نفر می گویید سه بار بگو "ما" او هم می گوید "ما،ما ،ما" بعدش می گویید آها نگاه کن فلانی اعتراف کرد که گاو است. 4) عطف به سیر ترشی: یک سری اسامی عجیب غریب و قلمبه سلمبه که نه خودتان می فهمید و نه طرف؛ مثلا « فلانی در سمپوزیوم پراگماتیستیک شرق خاوردور در مورد لیبرالیسیته و نقش آن در تولید سیر ترشی به روش شموئیل (صددر صد صهیونیست)هم نظر بوده.» 5) عطف به پیش بینی گذشته: مثلا در اتفاق سال 1964 ما قبلش گفته بودیم آقای فلانی می خواهد اینکار را بکند. 6) عطف به پیش بینی آینده: در مورد اتفاقی که در آینده قرار است رخ دهد همگی حالات را می گویید بالاخره یکی از آنها اتفاق می افتد؛ البته حواستان باشد حالات مختلف را در یک زمان و یکباره نگویید بلکه پخش اش کنید و در زمانهای مختلف بگویید. مثلا روزی سه وعده صبح، ظهر و عصر ناشتا. 7) عطف به معدوم: یک سری شاهد برای صحبت های خود می آورید که یا فوت گشته یا مفقودالاثر هستند. 8) عطف به خودم: استناد حرفهای خود را به یکی از انشعابات خود وصل کنید، مثلا این حرف صحیح است چون در صفحه فیس بوک یا مثلا در کتاب اینجانب یا مصاحبه ام با روزنامه فلان گفته شده که هر سه تا مال خودتان است. 9) عطف به پودونگ: بگویید فلانی را پودونگ(شخصیت منفی جولز و جولی) تایید کرده، در این نوع استدلال باید شخصی که به آن ربط می دهید وجود خارجی نداشته باشد.( مطمئن باشید کسی در این مورد تحقیق نمی کند، یا اگر هم تحقیقی بکند، کسی به جرفش گوش نمی کند، اگر هم کسی به حرفش گوش کرد، روی احتمال تصادف وی با موتورسیکلت می توان کار کرد.) 10) عطف به فحش به مقدسات: در این مواقع تمامی کسانی که مخالف استدلال تان هستند را افراد ملحد ،کافر،بی دین معرفی کرده وجرات حرف اضافه را می گیرید. 11) عطف به موجود: آخرین نوع سند از این دست این نوع استدلال است که بسیار قوی بوده و از تمامی موارد بالا موثر تر است اینکه فقط بگویید "سندش موجوده!" دقت کنید این کلمه موجوده بسیار مهم است. مثلا اگر بگویید سندش وجود دارد، دیگر آن تاثیر بالا را ندارد، اکیدا از به کار بردن واژه جایگزین برای"موجوده" خودداری کنید. بگویید" سندش موجوده". البته توصیه شده کف دست را با زاویه 45 از بدن به بالا بیاورید و هنگام گفتن کلمه موجوده به مخاطب نشان دهید، این نوع سند متافیزیکی است درواقع نه ارائه می شود و نه قابلیت خوانده شدن دارد. تنها پس از ابراز اینکه "سند موجوده"ارائه می شود و سریعا پذیرفته می شود توصیه شده تعدادی اسامی مانند جرج، بنیامین، شموئیل، یعقوب ... به حرفهایتان اضافه کنید؛ اگر تمام شرایط را رعایت کنید محکم ترین سند را ارائه دادید و از این سند محکم تر دیگر نداریم .این بخشی از دست نوشته های این دوست ما بود که کسی از آن خبر ندارد البته اگر باور ندارید که این متن متعلق به ایشان است برای شخص بنده خیلی اهمیتی ندارد چون سندش موجوده. دیدید چه تاثیری دارد. غوغا می کند لامصب!

۱۳۹۲ آذر ۱۷, یکشنبه

از من از تو براي ما ، از ماست كه بر ماست



ميخواهند قلمم را با لقمه ناني معاوضه كنم افسوس كه چه كوته نظراند ، قلمم را با ازادي معاوضه نكردم ،،،،،ً،،،،،ً،ً،،،،ً،

چه سخت است براي اناني دل بسوزاني كه حتي خود براي خود دل نمي سوزانند،،،،،،،،،،،

از رحم از زجر از اواز غوكان مرگ از زنجير غم بر پاهايم از اندوه زندگاني از درخت بي برگ خرمالو در برف 

از نغمه هاي غمگين پيره زني كه در اندوه فرزندش قاب عكس اش را به سينه مي فشارد ،،،،،،،

از شانه هاي افتاده پدر كه شرم سفره خالي جبين اش را پوشانده ،،،،،،،،،،،،،

از دست هاى پينه بسته پيرمردي دهقان كه محصولش را ناجوانمردان به يغما برده اند ،،،،،،،،،،،

از خشم از نفرت از غم از غربت از غروب اسمان بي رنگ ،،،،،،،،،،،،

از تو از من از ،،،،،،،،،،

افسوس بر ما ،،،،،،،،،

چالش هاي پيش روي دولت تدبير و اميد

دست نوشته

دولت تدبير و اميد در شرايطى كار خود را اغاز كرد كه با حجم وسيعي از مشكلات روبرو است مشكلات اقتصادى از يك سو و پرونده هسته اى و مذاكرات ژنو از سوى ديگر از جمله چالش هاي پيش روي دولت يازدهم بود، مذاكرات ژنو با چراغ سبز رهبري و حاكميت به همراه تدبير دولت و سياست خارجه اولين دستاورد مهم دولت تدبير اميد بود

عده اي بر اين باورند كه موفقيت دكتر روحاني وكابينه در سياست خارجه تاثير متقابلى بر سياست داخلى دارد؛ دولت تدبير اميد دكتر روحانى با تاكيد بر مواردى همچون مطالبات مدنى و باز شدن فضاى سياسى سكان قوه مجريه را بدست گرفت، وعده پيگيرى رفع حصر رهبران جنبش سبز و زندانيان سياسى از سوى يك مقام دولتى در فضاى رسانه اى كشور نقطه عطفى در يكصدمين روز دولت روحاني بود و اين در حالي است موضوع وقايع ٨٨ خط قرمز نظام بود

در استانه چهارمين ماه دولت تدبير اميد، بازداشت هاي فعالين سياسى و دانشجويى شدت گرفت بيش از ٢٠ نفر در شهر مختلف از جمله ٣ فعال دانشجويى در اصفهان ، كرمان، تهران ، اذربايجان غربى از سوي نهاد هاي امنيتى وابسته به سپاه و پليس جرايم اينترنتى باز داشت شدند. در ميان بازداشت شدگان صمد خطيبيى و فعالان كمپين دكتر روحانى به چشم مى خورند ،اين در حالي است كه از ابتداى اغاز دولت يازدهم تعداد اعدام ها در كشور افزايش يافته است


سركوب و بازداشت كنشگران سياسى و فعالين دانشجويى در استانه ١٦ اذر در سالهاى قبل نيز وجود داشته است اما نكته قابل توجه دليل تشديد فضاى امنيتى و پليسى در جامعه در دولتى است كه با شعار برچيدن فضاى پادگانى و پليسى روي كار امد اين امر حاكى از تغيير رويه رهبرى نظام است


رهبري نظام تاكنون بارها بخوبي نشان داده است كه استاد تغيير موضوع است تقابل سپاه و اقتدارگران و چوب لاي چرخ گذاشتن هاى مكرر انها بدون تاييد رهبري امكان پذير نيست اما رهبرى نظام در اينگونه موارد با اتخاذ سياست دو سويه از پذيرش مسئوليت اقدام ها سر باز ميزند

براي روشن شدن دليل افزايش فشار و تيره شدن فضاي سياسي در دولت روحانى بهتر است به گذشته بر گرديم دولت سيد محمد خاتمى با شعار توسعه سياسى و تقويت نهاد هاي مدني در سال ٧٦ به روى كار امد اما از همان ابتدا دولت با فشار اقتدارگرايان روبرو شد

اقتدارگريان و نيروهاى وابسته به رهبرى از زمان دولت خاتمى تصميم گرفتند تا بساط ازادى هاى سياسى و فرهنگى را برچينند و با انجام پروژه هاى مختلفى اقدام به حذف مهرهاى كليدى جنبش مدني ايران كردند تمامى اين اقدام ها با تاييد شخص رهبر و رمز پيام رهبرى انجام شد، بازداشت كنشگران و فعالين سياسى و دانشجويى در فضايى انجام ميشد كه دولت خاتمى سعى در بازكردن فضاى سياسى داشت


در ارديبهشت ۱۳۸۱، ۱۲۷ تن از نمايندگان در نامهای به سید علی خامنهای، نسبت به تقابل فزايندهٔ نهادهای انتصابی با خواست و اراده مردم هشدار دادند، در ان نامه به بحران افرينى نيروهاى فشار به طورى كه هر روز يك بحران جديد به وجود مي امد، بحرانهايى همچون قتل هاى زنجيره اى جنايت كوه دانشگاه،تعطيلى مطبوعات و رسانه ها، دستگيرى فعالان سياسى ،سركوب دانشجويان و دانشگاهيان در كنار خنثى كردن تصميمات مجلس و دولت،برخورد با نهاد هاى مستقل مدنى مانند احزاب و كانون وكلا همه و همه خواسته يا ناخواسته با پيام هاى رمز رهبرى انجام شد و هدف اقتدارگرايان اين بود تا به مردم ايران و جهان نشان داده شود كه هيچ تغييرى با روي كار امدن دولت اصلاحات در ايران بوجود نيامده است


در انتخابات ٨٨ كه حاكميت جمهورى اسلامى تصميم گرفت تا اجازه ندهد به هر دليلى تحول خواهان از طريق صندوق راى سياست حاكم را به چالش بكشند با تغيير نتيجه انتخابات و رياست جمهورى دوباره محمود احمدى نژاد، حاكميت نفس راحتي كشيد اما اين روياي ارامش ديرى نپاييد فرزند خلف حاكميت چهره واقعي خودرا نشان داد و اينگونه بود كه حاكميت با بحران هاى جديدى كه از طرف نيروهاى وفادار ايجاد شده بود روبرو شد

حاكميت در انتخابات ٩٢ پس از چهار سال كه از پروژه ٨٨ مى گذشت كوشيد تا از شدت فضاى سركوب و خفقان كم كند در نگاه اول اينطور به نظر مى امد كه حاكميت از مواضع ٤ سال قبل خود پيشى گرفته است اما در واقع اينطور نبود اين امر به دليل ضربات سنگينى بود كه احمدي نژاديون بر پيكره نظام و اقتصاد وارد كرده بودند و حاكميت راهي جز باز كردن اندك فضاي سياسى براى خروج از بحران سياست خارجه نداشت و از طرف ديگر نمي خواست با مذاكرات اصطلاحا جام زهر را نوشيده باشد

از انجايى كه حاكميت به تغيير در مواضع سياست خارجى و رفع سايه تحريم و بهبود شرايط اقتصادى نياز داشت به دولت وتيم مذاكره كننده چراغ سبز نشان داد .اما نكته انجا بود كه تغيير رويه با موافقت رهبرى انجام گرفته بود

در واقع وقتى دقيق تر به مسائل پيش رو نگاه كنيم شروع دوباره پروژه سركوب و افزايش فشار و تخريب چهره حقوق بشرى دولت تدبير و اميد دكتر روحانى از پروژهاى برنامه ريزى شده حكومت براى روز هاي بعد از مذاكرات هسته اى بوده است كه اين مهم ارتباطى با پيروزي در مذاكرات ندارد اين همان سياست دو پهلوي اقاي خامنه است و از مدتها قبل برنامه ريزى شده بود​

اقتدارگرايان در طول اين سالها استاد برهم زدن نظم و حاكميت قانون هستند چراكه حاكميت قانون در كشور طبيعتا موجب برهم خوردن بساط حضور ايشان در نهاد هاي فرا قانونى است اينجاست كه وقتى يك پهلوى حرف هاى رهبرى نظام دقيقا انها را نشانه مى گيرد ايشان تلاش ميكنند تا با بهره گيري از امكانات خود ميدان عمل را بدست گيرند.

از سوي ديگر بخشي از بدنه حاكميت و خير خواهان و فعالان جامعه مدنى در همه اين سالها تلاش كردند تا با رويكرد به قانون واز طرق مسالمت اميز اقتدارگرايان - يا همان دولت در سايه معروف - را به تمكين و تبعيت از قانون وادار سازند . امروز دولت روحانى اگر ميخواهد در همه زمينه ها كف مطالبات مدنى را جامعه عمل بپوشاند نيازمند ان است تا به اين بدنه اجتماعي قدرتمند توجه و تكيه نمايد

امير بى ازار -١٦ اذر ماه ١٣٩٢


۱۳۹۲ آذر ۱۴, پنجشنبه

دست نوشته

   

در تمام دوران تحصيل در صفحه هاى مختلف كتاب دينى و بينش اسلامى از عدالت على گفته شد و خوانديم ، هر زمان در شب هاى رمضان پاى تلويزيون نشستيم مدام از حكومت على گفته شد

عدالت اميرالمونين كه بيشتر مراجع شيعى عدالت على را الگوى بى بديل تاريخ بشريت مى دانند، برغم انكه علي اميرالمونين بود اما حقوق خود را با حقوق مردم مساوى مى دانست و براى كسى امتياز خاصى قائل نبود، در متون فقهي امده است نبايد به خانه كسى تعرض كرد حتى اگر مجرمى در خانه باشد چه برسد به اينكه به خانه او حمله شود و يا غير مجرم ، مجرم تلقى گردد

 اقاي خامنه اى چگونه است كه در حكومت به اصطلاح اسلامي كه داييه ى پرچم دارى مهدى را دارد نيروهاي وابسته به حكومت به خانه هاى افراد بى گناه به هر بهانه اى هجوم مى برند و انها را مورد ضرب شتم قرار مى دهند، شما بارها در خطبه اى نماز جمعه و سخرانى ها گفتيد " بدنبال عدالت حداكثرى هستيم، مى خواهيم ظلم در جامعه ريشه كن شود" چطور است كه اين مطلب را به زبان مي اوريد در حالى كه بيش از سه سال از حصر مهندس موسوى، شيخ مهدى كروبى و دكتر رهنورد نيك ترين خادمان اين ملت مى گ بدون دادگاه و حتي تفهيم اتهامى مى گذرد در مدت شما و نيروهاى منتسب به شما از هيچ ظلمى بر اين عزيزان كوتاهى نكردند  

البته معتقدم يكى از دلايل ادامه حصر و بازداشت ها، اعدام هاى كيلويى و افزايش فشار بر زندانيان سياسى خيانت ان دسته از بزرگان و مردمى است كه در برابر ظلم شما سكوت كردند انهايى كه روزى فرياد مى زدنداگر " موسوى بازداشت بشه ايران قيامت ميشه " شما هم خوب اين دسته از مردم را شناختيد مردمى كه خيلي زود فراموش كردند چ بر سرشان امده است

حكايت ادامه حصر و افزايش فشار بر اين عزيزان مرا ياد خيانت مومنان منافق كوفه مي اندازد كه چطور به على براى حكومت اصرار مى كردند ، انچه امروز براى اين عزيزان در حصر انفاق مى افتد همان بلايى است كه كوفيان بر سر على و فاطمه اوردند

چگونه از عدالت على سخن به ميان مياوريد در حالي كه هر روز بر شمار مادران داغ دار افزوده ميشود ، هر روز عرصه زندگى را بر ملت تنگ تر ميكنيد، ملتي مظلوم  كه به كشور خود عشق مي ورزند و حاضر نمي شوند اين كشور صحنه اشوب شود

شما بارها و بارها گفتيد مشكلى با انتقاد و نقد شدن نداريد و نقد حكومت را جايز دانستيد پس چرا جوانى به جرم نقد شما و حكومت بازداشت مى شود سپس كشته مى شود ؟

البته جواب اين سوالها روشن است شما انقدر مشغول به تاراج بردن سرمايه هاى اين مرز و بوم و ثروت اندوزي هستيد كه گويا حساب زمان از دستتان خارج شده است و از رويداد ها و جنايت هايى كه بدست اطرافيان سينه چاكتان اتفاق مي افتد بي خبريد ، نمى دانم چطور با تمام اينكه دست شما براى ما رو شده. بازهم با وقاهت تمام از عدالت على سخن مى گوييد


شما در سخرانى مدرسه فيضيه قم در سال ٧٩ گفتيد "يكي از چالش هاى پيش روى حكومت را قدرت طلبان، تشنگان قدرت، انهايى كه كارى به كار دين و اخلاق و خدا و اين چيز ها ندارند، انهايى كه در درجه اول كسب قدرت برايشان مهم است " همچنين تشنگان قدرت و ان عده از كسانى كه درك درستى از مفاهيم اسلامى ندارند، مى دانيد

بهتر است بررسى كنيم در ٣٥ سال انقلاب اسلامى و حكومت اسلامى در ايران چه افرادى مصداق بارز صحبت شما هستند؛ امروز وقتى در خيابان هاى دود گرفته شهر راه برويم از هر كسى كه بپرسيم تشنگان قدرت در اين كشور چه كسانى هستند ؟ بدون تفكر نام شما و خاندان نامشروع تان را بر زبان مى اورند

براستي اقاي خامنه اى ثروت ٩٥ ميليارد دلارى شما مصداق كدام مدل از عدالت اسلامى است ؟ 

وقتى به مراسم شب شعر بيت شما نگاه ميكنم به ياد تملق هاى دربار شاهان و دربار خلفاى بنى اميه و عباسى و شاهان هوسرانيى مى افتم كه يكى از تفريح هايشان شنيدن تملق، تملق گويان بود ، وقتى به وعده هاى غذايى شما توجه ميكنم هيچ شباهتى با سفره خالى كارگرى كه عرق شرم بر پيشانى دارد نمى بينم،عرق شرمى كه بواسطه عدالت شما و خاندانتان بر پيشاني دارد

اقاى خامنه اى سالها در درس تاريخ شاهان پهلوى را متهم به تاراج بردن سرمايه هاى ملى كرديد امروز براستى چه كسي جز شما سرمايه هاى ايران زمين را به تاراج ميبرد ؟ هرچه بدنبال وجه تشابهى بين عدالت شما و على(ع) هستم هيچ تشابهى بين مساوات و عدالت در بيت المال در حكومت شما نمي بينم 

اقاى خامنه اى هرچند ما مى دانيم شما سرخوش بتاراج بردن ثروت مردم اين مرز و بوم هستيد و هيچگاه به انچه بر زبان مياوريد ايمان نداريد اما بازهم لازم ميدانم سرنوشت قذافى ديكتاتور ليبى را به شما ياد اورى كنم اندكى بر حال روز تمامى ديكتاتور ها تعمل كنيد شايد وجدان تان بيدارشود هر چند بر قلبى اكنده از ظلم و پليدي تاثيرى ندارد، اگاه باشيد ظلم پايدار نمى ماند

وقتي به رفتار شما و ان دسته از مردمى كه شما را قبله معبود مى دانند نگاه مى كنم ياد ان امام جماعتى ميافتم كه از كوفه تا مدينه مردم پشت سر او نماز جماعت مى خوانند اما پس از مدتى مشخص شد او مسلمان نيست و يهودى است 

اقاى خامنه اى بخوبى مى دانيد هيچ ظلمى در دنيا پايدار نيست اگاه باشيد و بدانيد حكم اعدام هايى كه توسط دستگاه قضايي و ​طاغوتى شما صادر مى شود، روزى گريبان گيرتان ميشود روزى را ميبينم كه در زوال زندگى و حكومت هستيد؛ اگاه باشيد حمايت از قاتلانى چون اسد سرنوشتى همانند صدام و قذافى و ديگر ديكتاتور ها را برايتان رقم خواهد زد 

​نلسون ماندلا رهبرى بزرگ و ازاد مردى واقعى امروز درگذشت اما تاريخ هميشه نامش را به نيكى ياد ميكند، سرگذشت مبارزه و زندان نلسون ماندلا به خوبى ياداورى مى كند كه انانى كه در راه ازادى گام برميدارند حتى اگر در حصر باشند بازهم راه وتفكرشان راهنماى ازادى خواهان است شما و وابستگان به حكومت در طول بيش از ٣ سال در حصر نگاه داشتن نيكترين خادمان ملت از هيچ تلاشى براى تخريب و تضعيف مهندس موسوى و شيخ مهدى كروبى و دكتر رهنورد كوتاهى نكرديد 

بارها و بارها همانند كبك سر به زير برف برديد و جنبش ازادى خواهى ما را مرده دانستيد، اميد به تغيير انها بستيد كه شايد توبه كنند اما يادتان رفته بود ان كسى كه بايد توبه كنند و از درگاه خداوند مغفرت بطلبند شما هستيد اين بزرگان بخاطر پاسدارى از حق الناس و سيره علي (ع)   تمامى فشارها را بر جان خريدند و حتى يك قدم عقب نرفتند بدانيد تاريخ و ايندگان از انها به نيكى ياد ميكند ولى منزلگاه شما، سرانجام طاغوتيان در تاريخ است 

اقاي خامنه اي به شما توصيه ميكنم تا فرصت جبران مهياست برگرديد و از رنجي كه به اين ملت داده ايد عذر خواهى كنيد براستى مردم ما در تمام طول تارىخ مردمي با گذشت بوده اند، از مادراني كه داغ دار خون فرزندان بي گناهشان هستند دل جويى كنيد و قاتلان انها را به دست عدالت بسپاريد 

هرچند ميدانم شما هرگز به فكر بازگشت نيستيد و اصلاحى وجود ندارد چراكه خداوند در قران فرمود "بر دل ها گوش ها و چشم هايشان مهر ميزنيم " انها قدرت درك حقيقت را ندارند 

سه فعال دانشجويي و وبنگار ديگر در اصفهان بازداشت شدند

سه فعال دانشجویی و وبنگار دیگر بازداشت شدند
سه فعال دانشجویی و وبنگار دیگر بازداشت شدند
 بر اساس گزارش ها، سعید لعالی، امیر یاری و محمد پولادی، سه فعال دانشجویی و وبنگار منتقد، روز دوشنبه در اصفهان بازداشت شدند.

 

به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، ماموران امنیتی لباس شخصی، بعد از ظهر روز دوشنبه ششم آبان ماه ۱۳۹۲، سعید لعالی، امیر یاری و محمد پولادی را در محوطه خوابگاه دانشگاه اصفهان مورد ضرب و شتم و بازداشت قرار دادند.

 

شاهدان عینی گفته اند که ماموران همچنین با مراجعه با اتاق امیر یاری در همان خوابگاه، اقدام به ضبط کتب، جزوات و کامیپوتر این فعال دانشجویی منتقد نمودند.

 

سعید لعالی از فعالان فیسبوکی و وبلاگ نویسان منتقد حکومت می باشد.

 

هنوز از وضعیت، دلیل بازداشت و محل نگهداری این سه تن خبری منتشر نشده است.

 

طی هفته های گذشته نیز، مهرداد فرمانی و احسان مولوی فر، دو وب نگار و فعال دانشجویی دانشگاه شیراز بازداشت شدند.

 

طی ماههای اخیر وضعیت حقوق بشر در ایران نه تنها رو به بهبود نرفته، بلکه با توجه به شاخص ها، میزان دستگیری ها، سرکوب رسانه ها، اعدامها، و همچنین سخت گیری نسبت به فعالان مطبوعاتی، قومی، مدنی و حقوق بشری افزایش یافته است.

صمد خطيبي بازداشت شد


صمد خطیبی بازداشت شد

 

به گزارش جرس، آقای خطیبی که مدتها در زمینهی سینما فعالیت حرفهای خود را انجام میداد، اثرهای گرافیکیای هم برای جنبش سبز خلق کرده است.


خطیبی حدود یک هفته است که در بازداشت به سر میبرد، اما از نهاد امنیتی بازداشتکنندهی وی اطلاعی در دسترس نیست.

 

طی هفته های اخیر تعداد زیادی از فعالان سیاسی، کنشگران مدنی، دگراندیشان مذهبی و همچنین چند تن از وبنگاران بازداشت شده اند.


حكم اعدام غلامحسين خالدى در دادگاه تجديد نظر تاييد شد

فعالان در تبعيد: دادگاه تجديد نظر حکم اعدام “غلامحسين خالدى”، محيطبان ٣٨ساله منطقه حفاظت شده دنا را به اتهام قتل يک شکارچى، تاييد کرد. پيشترسه قاضى دادگاه کيفرى با وجود وارد بودن ١۵ ايراد اساسى به پرونده، حکم به قاتل بودن آقاى خالدى دادهاند و اکنون عليرغم رضايت خانواده مقتول، اين حکم عينا در دادگاه تجديد نظر تاييد شد. بنا بر اطلاع “کمپين صلح فعالان در تبعيد”، قضات دادگاه تجديد نظر با اين استدلال که محيطبانها ضابط دادگسترى نيستند و چون ضابط نيستند نميتوانند از اسلحه استفاده کنند، حکم به قتل عمد توسط اين محيطبان منطقه حفاظت شده دنا داده اند و اين در حالى است که کليه محيط بانان سازمان حفاظت محيط زيست مسلح هستند.

وكيل امير حكمتي اجازه دسترسى به پرونده موكلش را ندارد

وکیل امیر حکمتی اجازه دسترسی به پرونده موکلش را ندارد/ ضرب وشتم فراهی شاندیز توسط زندانیان عادی


آخرین اخبار زندان اوین -

 

به گزارش جرس، وکیل امیر حکمتی اجازه دسترسی به پرونده موکلش را ندارد. محسن یزدی صمدی وکیل امیر حکمتی به موکل خود گفته است دادستانی تهران و مشخصا دادسرای اوین اجازه دسترسی و مطالعه پرودنده را به وی نمیدهد تا موضوع اعاده دادرسی این زندانی را پیگیری کند. امیر میرزا حکمی مرداد ماه امسال در خواست اعاده دادرسی برای پرونده خود را داده است تا نسبت به حکم ده سال خود اقدامی کرده باشد. امیر حکمتی سال ٩٠ در ورود قانونی با مجوز حافظ منافع ایران در واشنگتن برای دیدار با خانواده به ایران سفر کرد که متهم و بازداشت شد.

میرزا حکمتی پس از آنکه در یک برنامه تلویزیونی اعتراف کرد که ماموریت جاسوسی داشته است ابتدا به اعدام و سپس در تجدید نظر به ده سال حبس محکوم شد. این زندانی گفته است اعترافاتش تحت اجبار و در خانه امن اطلاعات اخذ شده است و به وی قول داده اند که چنانکه مقابل دوربین تلویزیون مطالب مورد نظر بازجویان را ارائه کند آزاد خواهد شد.

حسین یزدی صمدی وکیلی بود که از سوی شعبه ١٥ دادگاه انقلاب برای دفاع به میرزا حکمی معرفی شد و این وکیل دادگستری در پی اعتراض موکل خود که چرا روند رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی اش طولانی شده میگوید دادسرای شهید تقدسی بارها و بارها با درخواست وی برای مطالعه پرونده مخالفت کرده است.

وکیل مزبور پیش تر نیز به خانواده حکمتی گفته بود که پرونده موکلش سیاسی است. و آمریکا باید ٢ ایرانی بازداشتی را آزاد کند . تا میرزا حکمی در مقابل این آزادشدگان آزاد شود.

مهدی فراهی شاندیز زندانی سیاسی بند ٨ اوین

جرس همچنین گزارش داده است که چندی پیش طی یک درگیری صوری در بند ٨ اوین زندانی سیاسی مهدی فراهی شاندیز از سوی یک زندانی مالی سپاه قدس که بخاطر اختلاس در زندان بسر میبرد مورد ضرب و شتم قرار میگیرد که منجر به آسیب دیدگی چشم راستش شده و بعد از درگیری از طرف مامورین با دستبند و پابند به مکان خارج از بند میبرند و او را آویزان میکنند و به شدیدترین شکل مورد ضرب و شتم قرار میدهند و با شلنگ بر روی بدنش آب می پاشند. در اثر این ضرب و شتم لکه سیاهی در چشم راست وی پیدا شد که بینایی او را به خطر انداخته است. مهدی فراهی به ٣ سال حبس از سوی شعبه ١٥ صلواتی محکوم شده است.

 

وضعیت بحرانی رونقی ملکی

حسین رونقی ملکی، به گفته خانواده اش، بار دیگر به علت مشکلات جسمی در معرض خطر قرار گرفته؛ مادر او می گوید که وضعیت فرزندش خیلی بدست، خون او غلیظ شده، طحالش بزرگ شده، خونریزی معده و کلیه و عفونت مثانه دارد وضربان قلبش هم منظم نیست.

 

به گزارش روز، زلیخا موسوی خواستار مرخصی استعلاجی فرزندش برای درمان است. پدر این وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر هم با هشدار نسبت به وضعیت سلامتی فرزندش می گوید: قانون برای همه است. چه رئیس جمهور، چه رئیس قوه قضائیه، چه کارمند، چه کارگر و همه مردم. همیشه می گویند مردم به قانون احترام بگذارند اما خودشان نمی گذارند. خودشان کوچکترین مریضی می گیرند می روند خارج از کشور درمان میکنند. برای فرزند من در همین جا هم اجازه درمان نمی دهند. نهایت بعد از کلی پی گیری و رفت و آمد و التماس و.. میگذارند بیاید برای درمان و چند روز بعد می برند زندان، دوباره کلیه هایش عفونت می کند و می دهند دست بنده. کجای قانون این را گفته؟

از طرف دیگر، به گزارش جرس، یک هفته است که گاز بند ٨ اوین قطع می باشد و زندانیان سیاسی نه گرما دارند و نه شوفاز و نه میتوانند غذا درست کنند.

در گزارشی دیگر، وزارت اطلاعات با درخواست ملاقات ٦ زندانی کرد محکوم به اعدام مخالفت کرده است.


از دیگر اخبار زندان اوین، گزارش شده است که اعتصاب غذای زندانی سیاسی حسن یوسفی و اسماعیل برزگری همچنان ادامه دارد و وضعیت داود اسدی زندانی سیاسی بد است و با مرخصی او موافقت نشده است و گفته اند پزشگ قانونی باید موافقت کند.

 اسدی زندانی امنیتی بند ٣٥٠ اوین متولد ١٣٤٧ کارمند وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح هوا فضا و صنایع موشکلی و حضور در جبهه های جنگ ٨ ساله و از جانبازان جنگ در مناطق شلمچه و شادگان است.وی متاهل داری یک فرزند پسر است که فرزندش بعد از دستگیری وی دانشگاه را رها کرده و برای تامین معاش خانواده کار میکند. اسدی در ١٢ آذر ٩١ در ساعت پنج و نیم صبح به هنگام رفتن به محل کار توسط چند مامور وزارت دستگیر و با کشاندن و دستبند به محل نامعلومی منتقل میشود. که ٤٢ روز را در سلولهای انفرادی گذرانده و فشارهای بسیاری به او وارد شده است. به گفته خودش اتهامات که ساخته ذهن بازجویان بوده به وی دادند . وی در ٢٥ دی ٩١ وارد بند ٣٥٠ شده و در دادگاه انقلاب شعبه ٢٦ به اتهام اجتماعی و تبانی محکوم به دو سال حبس تعزیری شده است.

 

مخالفت مقامات با مرخصی پیمان کاسن نژاد

با گذشت بیش از دو سال از حبس تعزیری پیمان کاسن نژاد، دادستانی تهران و وزارت اطلاعات با مرخصی این زندانی سیاسی موافقت نکرده اند .

 

به گزارش جرس، پیمان کاسن نژاد شهريور 90 در توسط ماموران وزارت اطلاعات در بندر انزلی بازداشت شد . وی پس از بازداشت به بند 209 وزارت اطلاعات منتقل و هشت ماه در آنجا در بازداشت به سر برد .

وی در ابتدا و در دوران بازپرسی به اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی و نصب و راه اندازی تجهیزات ماهواره ای مورد بازجویی قرار گرفت ، اما به هنگام محاکمه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضي صلواتي به یک باره بدلیل امتناع از همکاری با وزارت اطلاعات با اتهام جاسوسی برای اسراییل و نصب و راه اندازي تجهيزات ماهواره اي روبرو شد و در نهایت به ۳ سال حبس تعزيري و سیصد هزار تومان جریمه نقدی محکوم گشت .


پدر و مادر پیمان کاسن نژاد که از زمان دستگیری وی تا به حال دچار مشکلات جسمی و روحی فراوانی شده اند می گویند : پیمان بدلیل مخالفت دادستانی و وزارت اطلاعات از آنها خواسته است تا از مراجعه به دادستانی تهران برای دریافت ملاقات حضوری خودداری کنند و برای ملاقات وی نیز به زندان اوین نیایند .

 

دادستانی تهران و وزارت اطلاعات در صورتی با مرخصی وی مخالفت می کنند که وی از بیماری رنج می برد و حتی مجوز اعزام برای درمان در بیمارستان خارج از زندان برای او صادر نمی گردد.

دكتر كاظم معتمد نژاد درگذشت


دکتر کاظم معتمدنژاد درگذشت

 

به گزارش جرس، این استاد دانشگاه، مدرک دکتری خود را در رشته حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه سوربن فرانسه و نیز دکتری تخصصی روزنامه نگاری خود را از انستیتوی مطبوعات و علوم نظری دانشگاه پاریس دریافت کرده بود.

 

به گزارش شبکه های اجتماعی، دکتر معتمد نژاد در تشكيل و عضويت انجمن هاى مختلف از قبيل انجمن دفاع از آزادى مطبوعات ، انجمن بين المللى تحقيق در ارتباطات جمعى ، انجمن بين المللى حقوق فضا ، انستيتوى بين المللى ارتباطات ، انجمن فرانسوى علوم ارتباطات و اطلاعات نقش عمده داشته است.

 

به گزارش «تابناک»، در روزهای اخیر همزمان با روز به وخامت گذاشتن وضعیت بیماری  دکتر کاظم معتمدنژاد، انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات با همکاری انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی، انجمن جامعه شناسی ایران و دانشگاه علامه طباطبایی، درصدد برآمدند همایش یک روزهای را با عنوان "نکوداشت استاد دکتر کاظم معتمدنژاد؛ زمینهها و مسائل مطالعات ایرانی ارتباطات و فرهنگ" برگزار کنند و بر همین اساس مقرر شد این همایش 23 آذرماه با سخنرانی دکتر حسام الدین آشنا، دکتر حسینعلی افخمی، مهندس نصرالله جهانگرد، خانم دکتر شهیندخت خوارزمی، دکتر هادی خانیکی، دکتر یونس شکرخواه، دکتر سعید رضا عاملی، دکتر محمدمهدی فرقانی، دکتر محمد امین قانعی راد، دکتر مسعود کوثری، دکتر محمدمهدی محسنیانراد، دکتر احمد میرعابدینی و دکتر حسن نمکدوست برگزار شود.

با این حال عمر دکتر معتمدنژاد بنیانگذار علم ارتباطات و احیاگر آموزش روزنامهنگاری کوتاه تر از آن بود که به این همایش برسد تا این رویداد بدون حضور صاحبش برگزار شود. معتمدنژاد در سال 1313 در روستاى مود از بخش مركزى بيرجند متولد شد، تحصيلات ابتدائى و قسمتى از تحصيلات متوسطه خود را در زادگاهش و قسمت ديگر را در بيرجند و سال ششم ادبى را در دبيرستان مروى تهران گذرانيد. 

در سال 1336 به اخذ درجه ليسانس و در سال 1339 به اخذ درجه دكترى در رشته قضائى از دانشكده حقوق و علوم سياسى دانشگاه تهران نائل گرديد. وى در زمان تحصيل در دورة كارشناسى با مدير وقت روزنامه كيهان كه استاد ايشان نيز بود رابطه دوستانهاى برقرار كرد. وقتى استاد از دانشجويان دوره دكترى براى همكارى در كيهان دعوت كرد، معتمد نژاد فرصت را غنيمت شمرده و به محيط روزنامه وارد شد.

گنجینه علوم ارتباطات ایران بدرود حیات گفت

ديرى نپائيد كه پروفسور معتمدنژاد از مترجمى زبان فرانسه، به مسؤليت گروه خارجى و مقالات ارتقاء يافت. روزنامه كيهان كه به روزنامه نگاران تحصيلكرده نياز داشت، براى وى بورسيهاى از دولت فرانسه دريافت داشت. معتمد نژاد در دانشگاه سوربن فرانسه موفق به اخذ دكترى حقوق و علوم سياسى و نيز دكترى تخصصى روزنامه نگارى از انستيتوى مطبوعات و علوم نظرى دانشگاه پاريس گرديد.

خدمات دانشگاهى ايشان از سال 1344 در سمت استاد يارى در دانشكده حقوق و علوم سياسى دانشگاه تهران آغاز مى شود، ضمناً همكارى خود را از آغاز ورود به ايران با موسسه كيهان حفظ كرد. در سال 1343 مؤسسه كيهان پيشنهاد وى را براى يك دوره عالى روزنامه نگارى پذيرفت و براى اين منظور از بين داوطلبان ديپلم، 25 نفر انتخاب شدند. در پايان دوره دو ساله، اسم اين دوره عالى به مؤسسه عالى مطبوعات و روابط عمومى تغيير كرد.

در سال 1350 يعنى زمانى كه نخستين فارغ التحصيلان در بحبوحه اخذ دانشنامه بودند، اسم مؤسسه به دانشكده علوم ارتباطات اجتماعى تغيير يافت. دراين موقع از دانشيارى دانشكده حقوق دانشگاه تهران استعفا داده و در دانشكده علوم ارتباطات اجتماعى در سمت معاونت دانشكده مشغول به كار گرديد. از سال 56 تا 59 نيز سمت رياست دانشكده را عهده دار بود. با پیروزی انقلاب اسلامى ایران، دانشكده مذكور تعطيل و در دانشكده علوم اجتماعى دانشگاه علامه طباطبائى به عنوان يك گرايش ادغام شد. چنین بود که معتمد نژاد به پاريس رفت و در آنجا به تدريس و تحقيق پرداخت تا ياد وطن او را دلتنگ كرد و در سال 1368 به ايران بازگشت.

معتمدنژاد مجدداً نسبت به توسعه رشته علوم ارتباطات و گشايش دوره ه اى كارشناسى، كارشناسى ارشد و دكترى اقدام نمود تا سرانجام در سال 1375 با پذيرفته شدن دوره دكتراى ارتباطات در وزارت فرهنگ و آموزش عالى به آرزوى ديرين خود رسيد. معتمدنژاد در حال حاضر استاد تمام وقت دانشكده علوم اجتماعى دانشگاه علامه طباطبائى مى باشد و در سطوح مختلف آموزشى اشتغال به آموزش دارد. معتمدنژاد در تشكيل و عضويت انجمن هاى مختلف از قبيل: انجمن دفاع از آزادى مطبوعات، انجمن بين المللى تحقيق در ارتباطات جمعى، انجمن بين المللى حقوق فضا، انستيتوى بين المللى ارتباطات، انجمن فرانسوى علوم ارتباطات و اطلاعات نقش عمده داشت.

گنجینه علوم ارتباطات ایران بدرود حیات گفت

معتمدنژاد بيش از 70 مقاله علمى به مجامع بين المللى و يا مجلات ارائه داده و ياخود در تشكيل سمينار ها و كنفرانس هاى علمى نقش مهمى داشته است. در سال 1373-74 به عنوان استاد نمونه دانشگاه هاى كشور از دست رياست جمهورى لوح نقدير دريافت داشته و به پيشنهاد وزير فرهنگ و آموزش عالى و حكم رياست شوراى عالى انقلاب فرهنگى از مهر ماه 1378 به عضويت هيأت امناى دانشگاه هاى منطقه مركزى منصوب شد. پرفسور کاظم معتمدنژاد از نخستین نظریه پردازان بومی در ایران است که در حوزه ارتباطات، دیدگاه های کاربردی فراوانی از ایشان بر جای مانده و همین نظریه ها است که از او چهره ای بین المللی ساخته بود.


برخی تالیفات استاد کاظم معتمدنژاد عبارتند از:

- روزنامهنگاری، نویسنده: دکتر کاظم معتمدنژاد، دکتر ابوالقاسم منصفی
- روش تحقیق در محتوای مطبوعات نویسنده: دکتر کاظم معتمدنژاد
- وسایل ارتباط جمعی (جلد نخست) نویسنده: دکتر کاظم معتمدنژاد
- مبانی حقوقی بینالمللی گزارشگری برای صلح، نویسنده: دکتر کاظم معتمدنژاد
- اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی، نویسنده: دکتر کاظم معتمدنژاد
- جامعه اطلاعاتی: اندیشههای بنیادی، دیدگاههای انتقادی و چشماندازهای جهانی، نویسنده: دکتر کاظم معتمدنژاد
- حقوق مطبوعات، نویسنده: دکتر کاظم معتمدنژاد
- حقوق حرفهای روزنامهنگاران نویسنده: دکتر کاظم معتمدنژاد، دکتر رویا معتمدنژاد
- حقوق ارتباطات نویسنده: دکتر کاظم معتمدنژاد، دکتر رویا معتمدنژاد
و... .


مراسم تشییع پیکر این استاد برجسته ارتباطات و روزنامهنگاری، روز شنبه (16 آذر) ساعت 9 صبح از مقابل دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی واقع در سهراه ضرابخانه، خیابان شهید گلنبی، برگزار میشود.

 

سایت جرس درگذشت دکتر معتمدنژاد را به جامعه علمی و مطبوعاتی کشور تسلیت می گوید.