۱۳۹۲ تیر ۱۸, سه‌شنبه

انتخابات، جنبش سبز و سه افسانه ی برملا شده

چهارشنبه, ۱۲ تیر, ۱۳۹۲ 
گردانندگان انتخابات، بر خلاف ادعاهایی که بطور مکرر و از زبان‌های مختلف بیان می کنند، ابایی از مهندسی انتخابات ندارند و نخواهند داشت. و مگر ادعای جنبش سبز چیزی جز این بود؟ جای تأسف دارد که برخی اصلاح طلبان با اقتدارگرایان همزبان شده و از اثبات عدم مهندسی انتخابات سال ۸۸ به عنوان دستاورد مهم انتخابات ۹۲ سخن می گویند. موضع گیری هایی این چنین از سوی مدعیان اصلاح طلبی است که به دلیل ناآگاهی یا هر انگیزه ی دیگری ابراز می شود. افسانه ی عدم وجود تخلف و تقلب در انتخابات ۸۸، نخستین افسانه‌ای است که به رغم چهار سال تلاش همه جانبه اقتدارگرایان بر ملا شد. ...
کلمه- سید کاظم قمی
حال که تب و تاب انتخابات فرونشسته و فرصت تأمل در آنچه گذشت فراهم آمده، زمان آن رسیده که درباره ی سه افسانه که طی آن بر ملا شده به اختصار اشاره شود:
افسانه ی اول؛ افسانه ی انتخابات مهندسی نشده: اقتدارگرایان طی چهار سال مابین انتخابات سال ۸۸ تا ۹۲، تلاش بسیار کردند که نشان دهند که انتخابات ریاست جمهوری دهم، انتخاباتی سالم، منصفانه و مهندسی نشده بوده است. در مقابل، جنبش سبز ادعا داشته و دارد که طی مراحل سه گانه ی انتخابات یعنی کارزار انتخاباتی، رأی گیری و اعلام نتایج آن، تخلفات و تقلبات بسیاری صورت گرفته که آن را مخدوش و فاقد اعتبار می سازد. صدالبته، و با وجود ارایه ی اسناد و گزارش های مربوط به تقلب و تخلف در آن انتخابات توسط ستادهای موسوی و کروبی، اعتنایی به این مدعا نشد و با بی شرمی تمام، کاندیداهای معترض متهم به عدم ارایه ی اسناد و مدارک شدند.
اقتدارگرایان، سعی کردند با توسل به غوغاسالاری، هجمه ی تبلیغاتی، داستان پردازی های رنگارنگ تحت عنوان سناریوی فتنه، بازداشت گسترده ی فعالان جنبش، سرکوب اعتراضات خیابانی، فجایعی از قبیل کوی دانشگاه و کهریزک، دادگاه های نمایشی، حماسه سازی های اتوبوسی مانند نهم دی، حمایت همه جانبه از رئیس جمهور غیرمنتخب، اعتراف گیری های تحت شکنجه و حبس و حصر رهبران جنبش سبز، اثبات کنند که نه تخلفی صورت پذیرفته و نه تقلبی و این که دال مرکزی جنبش سبز که بر محور خواست قانونی و مشروع «رأی من کجاست؟» شکل گرفته، از بیخ و بن بی اساس است. در این میان، تحلیل ها و تردیدهایی که از سوی برخی روشنفکران و فعالان سیاسی که بعضا به عنوان اصلاح طلب شناخته شده اند، آگاهانه یا غیرآگاهانه، به اشاعه ی این افسانه کمک کرد.
اما مقاومت ستایش برانگیز رهبران جنبش سبز در مطالبه ی حقوق مردم، نهضت آگاهی بخشی گسترده و مستمر رسانه ها و فعالان جنبش سبز، انتشار حقایق و بخشی از اسناد و شواهد دال بر تخلفات و تقلبات انتخاباتی سازمان دهی شده ی اقتدارگرایان و بر ملا کردن دروغ پردازی های امپراتوری دروغ، افکار عمومی را تا آنجا پیش برد که اقتدارگرایان حاکم، چاره ای جز بازگرداندن اعتماد مردم به صندوق های رأی ندیدند. عدم شرکت بخش مهمی از شهروندان در انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفندماه ۹۰، به آنان نشان داد که کسب مشروعیت از طریق صندوق رأی بدون جلب اعتماد رأی دهندگان میسر نیست. از همین رو بود که در انتخابات ۹۲، مهندسی آراء نه در زمان اخذ رأی یا شمارش آراء (که البته اخبار و اطلاعاتی در دست است مبنی بر این که چنین اراده ای وجود داشت اما مانند دفعه ی قبل از حمایت همه جانبه ی حاکمیت برخوردار نشد)، بلکه در مرحله ی نخست صورت پذیرفت: فشارها و تهدیدهایی که به خاتمی وارد شد تا دوراندیشی کند و از نامزدی منصرف شود و رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی که به رغم عدم تصویب شرط سنی برای کاندیداها توسط شورای نگهبان در طرحی که یک سال پیش از سوی مجلس شورای اسلامی پیشنهاد شده بود توسط حاکمیت اعمال شد تا از پا به میدان گذاشتن نامزدی که کنترل آن دشوار باشد جلوگیری شود، دو نمونه ی بارز آن است. آنچه باعث نگرانی شدید اقتدارگرایان حاکم شد، بازتاب گسترده ی مهندسی پیش از رأی گیری در همه ی اقشار مردم و همه ی مناطق جغرافیایی کشور بود که به شکلی آمیخته از خشم و نومیدی بود: خشم از تکرار آنچه در سال ۸۸ اتفاق افتاد و به خواست اکثریت مردم دهن کجی شد؛ و نومیدی نسبت به تأثیر آرای مردم در تعیین سرنوشت خود.
نتیجه ی انتخابات هر چه می خواست باشد، واقعیتی که تا آن زمان تلاش می شد نسبت به آن تردید ایجاد شود به روشنی روز آشکار شد و آن این که گردانندگان انتخابات، بر خلاف ادعاهایی که بطور مکرر و از زبان های مختلف بیان می کنند، ابایی از مهندسی انتخابات ندارند و نخواهند داشت. و مگر ادعای جنبش سبز چیزی جز این بود؟ جای تأسف دارد که برخی اصلاح طلبان با اقتدارگرایان همزبان شده و از اثبات عدم مهندسی انتخابات سال ۸۸ به عنوان دستاورد مهم انتخابات ۹۲ سخن می گویند. آشفتگی اقتدارگرایان به قدری گسترده است که برای مصادره ی رأی مردم، سخنانی به زبانی می آورند که تناقضاتی آشکار دارد که در بخش بعدی این نوشتار بدان پرداخته خواهد شد.
اما آنچه تعجب برانگیز است، موضع گیری هایی این چنین از سوی مدعیان اصلاح طلبی است که به دلیل ناآگاهی یا هر انگیزه ی دیگری ابراز می شود. افسانه ی عدم وجود تخلف و تقلب در انتخابات ۸۸، نخستین افسانه ای است که به رغم چهار سال تلاش همه جانبه اقتدارگرایان بر ملا شد. درباره ی دو افسانه ی دیگر، در ادامه ی این نوشتار سخن گفته خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر