۱۳۹۲ آبان ۲۴, جمعه

: روزنههای امید برای خوانندههای زن در ایران؟ "اگر صدای زن در برابر مذهب قرار داشت، چرا خداوند ما را بی صدا نیافرید؟»

:: روزنههای امید برای خوانندههای زن در ایران؟ "اگر صدای زن در برابر مذهب قرار داشت، چرا خداوند ما را بی صدا نیافرید؟»


فایننشیال تایمز / نجمه بزرگمهر / مترجم: زهرا علیپور- ایران در جهان / ژیوار میگوید: «به چه دلیل باید پیش از اجرا تحت فشار و استرس شدید قرار داشته باشم؟ اگر صدای زن در برابر مذهب قرار داشت، چرا خداوند ما [زنها] را بی صدا نیافرید.» ژیوار شیخالاسلامی، خواننده ۳۲ ساله ایرانی و عضو یک گروه موسیقی فولکلور زنان، تا دو روز پیش از برگزاری کنسرتاش در یکی از سالنهای موسیقی تهران، نمیدانست که آیا مجوز رسمی برای اجرا را دریافت میکند یا خیر. رهبری ایران، از سال ۱۹۷۹، موسیقی را [به این دلیل که] ترویج کننده «فرهنگ منحط غربی» است و مسلمانها را از خدا دور میکند، ممنوع اعلام کرده است. پاپ و راک محدود و موسیقی رپ نیز ممنوع شده است. روحانیون، در سالهای پس از انقلاب، موسیقی پاپ را مانند کابارهها، بارها و کلوپهای رقص تعطیل کردهاند. اما عده زیادی به گوش دادن به موسیقی مورد علاقه خود، از طریق فیلمهای قاچاق و شبکههای ماهوارهای– مانند موسیقی کسانی که به لوسآنجلس مهاجرت کردند- ادامه دادهاند. در حالی که خوانندههای مرد و گروههای مختلط موسیقی، اجازه اجرای موسیقی پاپ و سنتی را دارند، زنان با محدودیتهای بسیاری مواجه هستند. آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران و تصمیم گیرنده نهایی کشور، پیش از این گفته بود که زنها میتوانند بدون آنکه مرتکب گناه شوند یا طنازی کنند، در حضور تماشاگران مختلط، آواز بخوانند. نظری که به صورت موسع اینگونه تفسیر شد که خوانندههای زن، باید حجاب اسلامی داشته باشند و موسیقی سنتی اجرا کنند. امیدها از زمانی که سیگنالهایی از دولت جدید برای تغییر اوضاع دیده شد، بیشتر شده است. هفته گذشته، علی جنتی، وزیر ارشاد جدید ایران، با اعلام این مساله که برخی احکام مذهبی به صورت آشکارا، زنان را از آوازخوانی به صورت انفرادی منع نکرده، این تلقی را به وجود آورد که یک تابوی سی ساله و قدیمی در حال شکستن است. به احتمال زیاد، دولت جدید در تلاش برای منعطف کرن قوانین با چالشهای بسیاری مواجه خواهد شد. تندروها در برابر تغییرات مقاومت کرده و روحانیون بلندپایه، مخالف کاهش محدودیت ها پیرامون خوانندگان زن خواهند بود. این هفته، بهار، یکی از روزنامههای اصلاحطلب، به اتهام انتشار مقالهای که ادعا شده ضد دین است، توقیف شد. برگزاری کنسرت ژیوار، به وضوح نشان داد که تقاضاهای زیادی برای اجرای کنسرت توسط زنان وجود دارد. در حالی که بیلبوردهای تبلیغاتی در سراسر تهران برگزاری کنسرت یک گروه از خوانندگان مرد را تبلیغ میکنند، هیچ تبلیغاتی برای گروه ژیوار، حتی در سالن اندیشه که محل برگزاری کنسرت گروه است، است، دیده نمیشود. با این وجود صدها زن، که از طریق اینترنت از برگزاری کنسرت اطلاع پیدا کرده بودند، روز چهارشنبه، خارج از محل برگزاری، انتظار میکشیدند. یکی از زنهایی که در صف ایستاده بود، زمزمه میکرد: «شادی با شکنجه.» در داخل سالن کنسرت، زنان روسری خود را برداشته و در صندلی های خود میرقصیدند. ژیوار، خطاب به تماشاگران گفت: «لطفا گروههای موسیقی زنان را حمایت کنید و دیگران را از برگزاری این کنسرت مطلع کنید. اجازه ندهید ما را ناامید کنند. این همان چیزی است که آنها میخواهند.» موزیسینها میگویند که «زمان تغییرات فرا رسیده است.» به گفته یک موسیقیدان، که مشاور هنری مقامات دولتی است: «ناهنجاریهایی که پیرامون زنان خواننده وجود دارد باید به پایان برسد، اما احتمالا چند سال وقت نیاز است تا این امر محقق شود. ما نیاز داریم تا برای قشر مذهبی جامعه با زبانی ساده توضیح دهیم که موسیقی مانند چاقویی است که میتواند هم برای عمل جراحی و هم برای قتل مورد استفاده قرار گیرد.» مهسا وحدت خواننده برجسته موسیقی عرفانی – که اشعار شاعرانی نظیر حافظ، سعدی و مولانا را میخواند- خوشحال است که «سکوت سنگین نگران کننده» در خصوص آواز خوانی انفرادی زنان شکسته شده، اما نسبت به یک موفقیت قریبالوقوع شک و تردید دارد. او میگوید: «این مقامات هستند که باید ذهنیت خود را تغییر دهند. آخر چه کسی با شعرهای حافظ [از نظر جنسی] تحریک میشود؟ دولت با صدای زنان یک مشکل سیاسی دارد... [چرا که] آواز خواندن، به زنان، احساس قدرت و نفوذ بسیار میبخشد.» او از پذیرش سانسور امتناع کرد و حاضر نشد با مردان آواز بخواند یا اینکه تنها برای مخاطبان زن کنسرت برگزار کند، به جای آن خروج از ایران را برگزید. برخی از کتابفروشیهای تهران، بی سر و صدا سیدیهای قاچاق او را میفروشند؛ به ویژه آلبوم «دارم امیدی»، که دو سال پیش، زمانی که بسیاری از مردم همچنان تحت فشارهای روحی ناشی از تظاهرات خیابانی ضد رژیم در سال ۲۰۰۹ و مرگ دهها نفر بودند، منتشر شد. او میگوید: «یکی از وظایف هنری من در حال حاضر زنده نگه داشتن امید در دل جوانان است. قرنهاست که هنر ایران دچار سانسور بوده، اما آنچه آن را زنده نگه داشته، امید است.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر